جون دیدیون

جون دیدیون، جوان دیدیون، لنگرگاهی در شن روان، جستار، خرید کتاب، نشر اطراف، الهام شوشتری زاده، سوگ، مرگ

جون دیدیون (Joan Didion) (1934-2021) نویسنده، روزنامه‌نگار و رمان‌نویس آمریکایی و از پیشگامان ژورنالیسم نو بود. او در دانشگاه برکلی زبان انگلیسی خواند و از همان زمان کار روزنامه‌نگاری را با مجلۀ وگ آغاز کرد. دیدیون خیلی زود استعداد و توانایی‌اش در این زمینه را نشان داد و توانست جایزۀ دو پاریس را به خاطر مقالاتش ببرد. بعد از این اتفاق او توانست مقالاتش را در نشریات معتبر دیگر هم به چاپ برساند.

شروع فعالیت حرفه‌ای جون دیدیون با ضدفرهنگ دهۀ 1960 و 70 مصادف بود. او این موضوع را به خوبی در نوشته‌های ژورنالیستی و ادبی‌اش منعکس کرد. دیدیون در دهه‌های بعدی و با قدرت گرفتن محافظه‌کاری، به سمت نویسندگی سیاسی رفت و دست به انتقاد از سیاست‌های خارجی آمریکا زد. او همزمان با نوشته‌های ژورنالیستی داستان و رمان هم می‌نوشت و منتشر می‌کرد. دیدیون حتی فیلمنامه و نمایشنامه هم نوشت. او به خاطر آثارش نامزد و برندۀ جوایز زیادی شد و در اواخر عمرش توانست مدال ملی علوم انسانی را به دست آورد.

کتاب‌های جون دیدیون

برخی از آثار تحسین‌شدۀ جوان دیدیون به این شرح هستند:

  • فرار کن، رودخانه، 1963 (رمان)
  • آلبوم سفید، 1979 (جستار)
  • دموکراسی، 1984 (رمان)
  • داستان‌های سیاسی، 1992 (ناداستان)
  • آخرین چیزی که او می‌خواست، 1996 (رمان)
  • سال تفکر جادویی، 2007 (نمایشنامه)
  • شب‌های آبی، 2011 (جستار)

او به خاطر این آثار نامزد یا برندۀ جوایزی همچون پولیتزر، جایزۀ ملی کتاب، ادوارد مک دووال و سنت‌لوئیس شده بود.

کتاب جون دیدیون در نشر اطراف

لنگرگاهی در شن روان سوگ گذر از سوگ مرگ شش مواجهه یا سوگ و مرگ کتاب جستار زندگی نامه اویس کرول جویس راینر ماریا ریلکه اکساندر همن رالف والدو امرسون جون دیدیونکتاب لنگرگاهی در شن روان شرح تجربۀ سوگ و مواجهه با فقدان از زبان شش نویسنده است که در سه قالب متفاوتِ جستار، نامه‌نگاری و خاطره‌پردازی‌ نوشته شده. نویسندگان این کتاب، چیماماندا انگزی آدیچی، رالف والدو امرسون، جویس کرول اوتس، جون دیدیون، راینر ماریا ریلکه و الکساندر همن هستند که در باب مرگ تأمل می‌کنند، در مورد سوگواری حرف می‌زنند و از احساسات و احوالی می گویند که از پی آن می‌آید و به زندگی صورت تازه‌ای می‌بخشد. در دوره‌ای که پاندمی‌ فرصت مناسک جمعی سوگواری را از بسیاری از ما گرفته و رویارویی روزمره با مرگْ دلداری‌های کلیشه‌ای و سطحی را از معنا تهی کرده است، شاید بیش از هر وقت دیگری به تسلابخشیِ ادبیات و به روایت صریح و عریان دیگران از تجربه‌شان در روزهای سوگواری نیاز داریم. لنگرگاهی در شن روان کشف پیوندی شگفت‌انگیز و انسانی میان درد «من» و درد آدم‌های دیگر در زمان‌ها و مکان‌های دیگر است. این اثر را الهام شوشتری‌زاده گردآوری و ترجمه کرده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *