بتول فیروزان (1367-1402) مترجم و پژوهشگر بود. او در رشتۀ روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی فارغالتحصیل شد و برای ادامۀ تحصیل به لندن رفت. مرحوم فیروزان در دانشگاه UCL مطالعات روانکاوی نظری خواند. او در طول سالهای تحصیلش مقالات و پژوهشهای متعددی در زمینۀ تحصیلی و تخصصی خود انجام داد که در ژورنالهای معتبری به انتشار رسیدند.
دیگر دلمشغولی بتول فیروزان در کنار تحقیق و روانشناسی، ترجمه بود. او ریشههایی لبنانی داشت که باعث شد زبان به یکی از دغدغههای اصلی او تبدیل شد. زندهیاد فیروزان هم در زبان انگلیسی و هم در ادبیات و فرهنگ عرب از دانش بالایی برخوردار بود. گواه آن انتخاب درست متون و ترجمههای دقیق و ظریفیست که با پشتکار و تلاش زیادی به دست آمدند. او با ترجمه در پی پاسخهایی دربارۀ مفهوم میانزبانی، زندگی با چند زبان و اشتراکات فرهنگی بود. بر همین اساس در مجموعۀ «زندگی میان زبان»های نشر اطراف حضور پیدا کرد و ترجمۀ یکی از کتابهایی که نویسندگانش عرب بودند را بر عهده گرفت. کتابی که با دلمشغولی او همخوانی داشت و به بخشی از آن پاسخ میداد.
بتول فیروزان در چند سال پایانی عمر کوتاهش به نشر اطراف اضافه شد و ترجمۀ چند کتاب مهم نشر را به بهترین شکل انجام داد. پس از فقدان ناگهانی و بهتآور او، بزرگداشتی برایش برگزار شد که گزارش آن را میتوانید در اینجا بخوانید.
کتابهای بتول فیروزان در نشر اطراف
کتاب لهجهها اهلی نمیشوند
کتاب لهجهها اهلی نمیشوند، دومین کتاب مجموعۀ «زندگی میان زبانها»، متشکل از ده ناداستان روایی از نویسندگان عربآمریکایی است که سالها در غرب زندگی کردهاند و بهجز زبان مادریشان، به زبان انگلیسی هم مینویسند. این نویسندگان در جستارهایی خلاقانه با سبکها و صداهایی متفاوت، کوشیدهاند تجربۀ زیست و تأملاتشان دربارۀ مهاجرت را بازنمایی کنند. پائولین قلدس و خالد مطاوع در این کتاب روایتهایی قابلتأمل از نویسندگانی اصالتاً مصری، لبنانی، مراکشی،سوری و فلسطینی گردآوری کردهاند که دریچههایی تازه به مضامینی همچون سیاست، خانواده، فرهنگ و نژاد میگشایند.
کتاب پسری که با پوست موز فوتبال راه انداخت
کتاب پسری که با برگ موز فوتبال راه انداخت نوشتۀ کیتی اسمیت میلوِی و تصویرسازی شِین دبلیو. اِوِنز دیگر اثری است که بتول فیروزان برای اطراف ترجمه کرد. داستان واقعی نوجوانی در اردوگاه پناهندگان که هیچ دوستی ندارد و دور از خانواده و تنها است اما یک بازی ساده دنیایش را عوض میکند.
کتاب نقطه میخواست فرار کند
نقطه نمیفهمد چرا همیشه باید آخر جمله منتظر بماند. انتظار امانش را بریده. میخواهد انتخاب کند، میخواهد چیز دیگری باشد و میخواهد سرنوشتش دست خودش باشد اما احساسات و افکارش برای خودش معماست. پس به دوردستها سفر میکند و نقشهای مختلفی را برای خودش تصور میکند، در جهان انتزاعی غرق میشود و با دیدن چیزهایی ساده چشماندازهای جدیدی کشف میکند. نقطه میخواست فرار کند تنها کتاب کودک هشام مطر است؛ قصهای که سردرگمی و ابهام نقطه در جهانی وسیع و حیرتانگیز را روایت میکند. این کتاب سفری به جهان نشانههاست و با تصویرسازیهای رازآلود جانلوکا بوتلو ما را درون خودمان میکشاند تا در هر سنوسالی که هستیم با آن سؤالهایی رودررو شویم که روزبهروز با ما بزرگ و بزرگتر شدهاند.
بدون دیدگاه