معرفی و نقد کتاب «البته که عصبانی هستم»

روبرت صافاریان البته که عصبانی هستم جستار روایی سایت وینش

روبرت صافاریان، فیلمساز و منتقد سینما، در یادداشتی در سایت وینش، به کتاب البته که عصبانی هستم نوشته‌ی دوبراوکا اوگرشیچ پرداخته است. صافاریان در معرفی مجموعه جستار البته که عصبانی هستم، ابتدا به نویسنده و شرایط اجتماعی و سیاسی کشورش اشاره کرده و سپس نگاه کوتاهی به جستارهای کتاب انداخته است. صافاریان درباره‌ی ارتباط نویسندگان و روشنفکران یوگسلاوی سابق با مسئله‌ی تجزیه‌ی این کشور می‌نویسند: «در آن مقطع اصرار بر حفظ یوگسلاوی و نوستالژی برای یوگسلاوی (یوگونوستالژی) می‌توانست نویسنده و روشنفکر را به ورطه‌ی حمایت از ملی‌گرایی صرب بیاندازد، چرا که در آن شرایط، حفظ یوگسلاوی و حتی‌الامکان جلوگیری از تجزیه‌ی آن، خط مشی سیاسی صرب‌ها بود که از قوم‌گرایان صرب در جمهوری‌های غیرصرب یوگسلاوی حمایت و آن‌ها را مسلح می‌کردند، کسانی که رهبران‌شان میله‌شوویچ و کارادیچ بعدها به عنوان جنایتکاران جنگی محاکمه شدند. موضعِ کسانی چون اوگرشیچ به منزله‌ی راه رفتن روی خط باریکی بود که هر آن می‌توانستی از یک افراط به افراط دیگری در بغلطی».

روبرت صافاریان درباره‌ی اولین جستار این مجموعه نوشته است: «نخستین مقاله‌ی کتاب مورد بحث ما، روابط خطرناک، درباره‌ی موقعیت نویسنده‌ی کشور کوچک در شرایط بعد از فروپاشی شوروی است. در این کشورها نویسنده یا «صدای مردم» تلقی می‌شود یا «خائن»، چون در این کشورها «ملی‌گرایی جای کمونیسم را گرفته» و همان کارها را می‌کند (ص ۲۲). وطن نویسنده را می‌راند و میزبان با استفاده از همان کلمات نویسنده را به جایگاه قومی تنزل می‌دهد و همزمان وجودش را تأیید می‌کند (ص ۲۴)».

روبرت صافاریان ادامه می‌دهد: «مقاله‌ی دوم، مسئله‌ی زاویه دید، درباره‌ی تجربه‌ی مشخص نویسنده است در شرایط بعد از استقلال کرواسی و در نهایت تصمیم او به ترک وطنش. این مقاله مفصل‌ترین است و اگر کسی بخواهد من باب آشنایی با سبک و سیاق نوشتار اوگرشیچ تنها یک مقاله را بخواند، این یکی را پیشنهاد می‌کنم. در ضمن دو مقاله‌ی اول متن‌هایی هستند که به طور مستقیم به موضوع وطن و انزوای خودخواسته (عنوان فرعی روی جلد کتاب) ارتباط دارند. این موضوع در نوشته‌های بعدی در حاشیه جای دارد.

مقاله‌ی چهارم، ترس از مردم، درباره‌ی خشونت بی‌دلیل در جوامع غربی است که با مثال‌های فراوانی از فیلم‌های مشهوری چون پرتقال کوکی (استنلی کوبریک) یا بازی‌های بامزه (میشائیل هانکه) تشریح شده است. مقاله‌ی سوم، جمهوری ادبی کاکانیا، که اساساً حول محور مرکز-شهرستان سازمان یافته، در نهایت موقعیت کشورهایی مانند جمهوری‌های مابعد یوگسلاوی را هم در مقوله‌ی «فرهنگ شهرستانی» جای می‌دهد. و سرانجام مقاله‌ی پنجم، ذات فرّار بایگانی، که ارتباط اندکی با موضوع شرایط جمهوری‌های مابعد یوگسلاوی دارد، نوشته‌ی گیرایی است درباره‌ی یکی از ویژگی‌های شاخص جهان مدرن که همانا میل به ثبت و ضبط و آرشیو کردن همه چیز باشد: شهوت بایگانی (Archivomania)».

روبرت صافاریانروبرت صافاریان، منتقد، مدرس و تحلیل‌گر سینما، است. او در سال ۱۳۵۳ از مدرسه عالی رادیو و تلویزیون ملی ایران در رشته‌ی کارگردانی فارغ‌التحصیل شده است. روبرت صافاریان در زمینه‌ی مستندسازی هم فعالیت کرده و مستندهایی همچون وارونگی (۱۳۸۵)، تهران در عکس (۱۳۸۷) و در فاصله‌ی دو کوچ (۱۳۹۲) حاصل این فعالیت است. علاوه بر این، روبرت صافاریان کتاب‌های متعددی در حوزه‌ی سینما ترجمه و تألیف کرده که از میان‌شان می‌توان به مواردی همچون تاریخ سینما (نوشته‌ي دیوید بردول و کریستین تامسون، نشر مرکز)، نشانه‌شناسی سینما (نوشته‌ی کریستین متز، انتشارات فرهنگ کاووش) و سینمای کیارستمی به روایت روبرت صافاریان (انتشارات روزنه) اشاره کرد.

 

یادداشت کامل روبرت صافاریان با عنوان فشار ناسیونالیسم و ابهام هویتی در جمهوری کرواسی را می‌توانید در سایت وینش بخوانید.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *