میرزا حسن خان مستوفی الممالک، فرزند میرزا یوسف خان مستوفی الممالک و شکر خانم کردستانی بود و در سال 1291 قمری/ 1253 شمسی متولد شد. پدرش مستوفی و صدراعظم ناصرالدین شاه بود و صاحب املاک و باغات فراوانی همچون حسنآباد، یوسفآباد، بهجتآباد و ونک. ناصرالدین شاه به پاس زحمات پدر، در سال 1299 قمری/ 1260 شمسی لقب مستوفی الممالک را به پسرِ هشت سالهٔ او هم داد. میرزا حسن دوازده سال بیشتر نداشت که پدرش درگذشت. ناصرالدین شاه نیز سرپرستی او را به فرزند خود، سلطان مسعود میرزا ظل السلطان، سپرد تا با دقت تربیتش کند و «للۀ عاقلۀ درست کامل» برای او بگمارد. میرزا هدایت الله وزیر دفتر، پدر دکتر محمد مصدق، عهده دارِ این کار شد و علم امور استیفا یا همان محاسبات را به وی آموخت.
مستوفی الممالک در دورۀ قاجار
مستوفی الممالک جوان در سال 1309 قمری/ 1270 خورشیدی با عصمت الملوک، نوهٔ ناصرالدین شاه و دختر امیر دوست محمد خان معیرالممالک و فاطمه خانم عصمت الدوله، ازدواج کرد؛ پیوندی که موجب خرسندی ناصرالدین شاه شد. بعد از درگذشت ناصرالدین شاه و بر تخت نشستن مظفرالدین شاه، ساختار دربار تغییر کرد. میرزا حسن که در جستوجوی راهی برای فرار از مسئولیتهای دولتی و دنبال کردنِ علایق شخصی خود بود، از این تغییرات استقبال کرد و در سال 1318 قمری/ 1279 شمسی بعد از فروش باغ و عمارت یوسفآباد و
پرداخت بدهیهایش تصمیم گرفت به تماشای فرنگ برود. اکسپوزیسیون یا همان نمایشگاه بینالمللی 1900 میلادی بهترین بهانه برای راهی شدن به اروپا بود، بنابراین همسر و سه فرزندش را در تهران گذاشت و رفت. هفت سال در اروپا ماند و دل سیر هر آنچه خواست، کرد. بعد، در اوایل سال 1325 قمری / 1286 شمسی به ایران بازگشت و «به قدر گنجایش چند مغازۀ بزرگ با خود از هر قبیل اشیا آورد و اسلحهخانۀ خویش را از هر جهت تکمیل کرد.»
مستوفی الممالک زمانی به ایران بازگشت که نظام حکومت از سلطنت مطلقه به سلطنت مشروطه تغییر پیدا کرده بود و نخستین مجلس شورای ملی ایران مشغول تدوین قانون اساسی بود. در آن زمان، احزاب متعددی فعالیت میکردند و مستوفی الممالک نیز تحت تأثیر اقامت طولانی خود در فرنگ، فعالیت سیاسیاش را با تأسیس حزبی به نام «مجمع انسانیت» آغاز کرد. اعضای حزبش آشتیانیها، تفرشیها و گرکانیهای مقیم تهران بودند و جلساتش هم جایی نزدیک منزل مستوفی الممالک برگزار میشد. او در دولت میرزا علی اصغر خان امین السلطان در ربیعالاول 1325 قمری/ اردیبهشت 1286 شمسی به عنوان وزیر جنگ به مجلس معرفی شد. این انتخاب همه را حیرتزده کرد و نقل است که خود مستوفی الممالک نیز به آن راضی نبود: «من در ظرف هفت سال اقامت فرنگستان بازی بیلیارد یاد نگرفتم، چه رسد به کارهای بزرگ.» جوانی که برای رهایی از بار گران مشاغل دولتی، راه فرنگ را در پیش گرفته بود، از آن پس در دورۀ سلطنت محمدعلی شاه و احمد شاه قاجار بارها به ریاست وزرا (نخستوزیری)، وزارت جنگ و وزارت مالیه منصوب شد و کارهای بزرگ به او سپردند.
مستوفی الممالک در آغاز جنگ جهانی اول ریاست دولت را بر عهده داشت و او بود که بیطرفی ایران را در این جنگ اعلام کرد. دو بار به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد.
مستوفی الممالک در عصر پهلوی
مستوفی در دورۀ حکومت رضا شاه پهلوی نیز سه دوره ریاست دولت را بر عهده گرفت. گرچه در ابتدا با تیمورتاش زاویه داشت و نسبت به او نگران بود ولی در نهایت تسلیم خواست شاه شد و پست نخستوزیری او را پذیرفت. در این مدت او فراز و نشیب زیادی را پشت سر گذاشت ولی با تمام اینها سعی کرد به خواست عمومی تن دهد و زمینۀ برگزاری انتخاباتی آزاد را فراهم آورد. مدرسِ نمایندۀ مجلس که پیشتر از مخالفین مستوفی بود، در این برهه طرفدار دولت او شد. اما از آن سو دکتر مصدق به مخالفت با کابینۀ او برخاست و نسبت به برخی از ورزای مستوفی اعتراض داشت. در آخرین باری که او به ریاست دولت رسید، هم از طرف مجلس و هم از سوی برخی از مردم تحت فشار بود. در نهایت همین هم باعث شد از طرف مجلس استیضاح شود. اما قبل از جلسۀ استیضاح ترجیح داد از سمتش استعفا دهد. او بار دیگر کابینه تشکیل داد و برای چند ریاست را دولت را ادامه داد. پس از پایان دولت برای همیشه بازنشسته شد.
حسن مستوفی در ششم شهریور 1311 در تهران درگذشت و در آرامگاه خانوادۀ مستوفی در ده ونک، دانشگاه الزهرای فعلی، در کنار پدرش به خاک سپرده شد. او یکی از مورد احترامترین شخصیتهای عصر خود بود که هم در نزد درباریان قاجار احترام داشت و هم رضا شاه به او احترام میگذاشت.
شجرهنامۀ مستوفی الممالک
مستوفی به همراه برادر همسرش معیرالممالک، ناصرالدین شاه را در سفر اروپا همراهی کردند. سفرنامۀ این دو به همت پدرام خسرونژاد و فاطمه معزی گردآوری شده و در کتاب حظ کردیم و افسوس خوردیم به انتشار رسیده است. بخشهایی از این کتاب را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
بدون دیدگاه