مواجهه با سوگ یکی از چالشهای عاطفی و روحی است که هر فرد در طول زندگی ممکن است با آن روبهرو شود. سوگ به معنای احساس عمیقتری از فقدان است که به دلیل از دست دادن یک عزیز، رابطه، یا یک مرحله از زندگی به وجود میآید. در این سفر دشوار، افراد بیش از هر چیز به دنبال آرامش یافتن هستند. پذیرش واقعیت و احساسات، مراقبت از خود و دریافت حمایت اجتماعی از جمله نکات کلیدی برای عبور از این دوران دشوار هستند.
سوگ چیست؟
سوگ در اساس نوعی واکنش به فقدان است که ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شود. از دست دادن عزیزان، پایان رابطهای عاطفی، یا حتی تغییرات بزرگ در زندگی میتوانند باعث این احساس عمیق شود. در این زمینه، هرکسی ممکن است با چالشهایی دست و پنجه نرم کند که این چالشها میتواند شامل احساساتی مانند غم، ناامیدی و گاه حتی خشم باشد. درک این دلایل به فرد کمک میکند تا با احساسات خود بهتر مواجه شود و در پی آن بر روی روند بهبود خود کار کند. اما به طور کلی، روانشناسان مرگ را بزرگترین و قدیمیترین دلیل سوگ میدانند و معتقدند باعث احساساتی دردناک و اندوهی عمیق میشود. رسالههای فلسفی و اجتماعی و پزشکی زیادی در همین زمینه تألیف شدهاند که هدف همگیشان توصیح ریشههای سوگ و مواجهه با آن است.
سوگ بهطور کلی با پنج مرحله شناخته شده است: انکار، خشم، چانهزنی، ناامیدی و پذیرش. هر مرحله دارای احساسات و چالشهای خاص خود است. در ابتدا، فرد ممکن است با انکار واقعیت فقدان مواجه شود و نتواند بهطور کامل با واقعیت کنار بیاید. این مرحله میتواند شامل احساس عدم باور به واقعیت یا نپذیرفتن احساسات باشد. با گذر زمان، فرد به مرحله خشم میرسد که ممکن است نسبت به دیگران، خود یا حتی فرد متوفی خشمگین شود. در مراحل بعدی، فرد به چانهزنی و سپس ناامیدی میرسد که در اینجا احساسات عمیقتری از غم و اندوه نمایان میشود. در انتها، پذیرش به عنوان مرحلۀ نهایی زمانی رخ میدهد که فرد با واقعیت کنار میآید و میتواند مجدداً به زندگی عادی خود برگردد.
تکنیکهای مقابله با احساسات دردناک
برای مقابله با احساسات دردناک ناشی از سوگ، تکنیکهای مختلفی وجود دارد که میتواند به افراد کمک کند. یکی از این تکنیکها، نوشتن احساسات است. با نوشتن در یک دفترچه خاطرات، افراد میتوانند احساسات خود را بهطور منظم کنترل و درک کنند و فضای خالی که بهوجود آمده را پر کنند. علاوه بر نوشتن، مدیتیشن و آرامش بخشیدن به ذهن نیز از دیگر تکنیکهایی است که میتواند در این مراحل به فرد کمک کند. با پرورش ذهن خود و تجربه آرامش در لحظات سخت، فرد میتواند در کنار احساسات خود به آرامش و تعادل دست یابد.
رویکرد دیگری که عموماً در جوامع مدرن مورد استفاده قرار میگیرد، حضور در جمعهایی است که سوگواری مشابهی دارند و اصطلاحاً حمایتی خوانده میشوند. صحبت کردن با کسانی که رنجی شبیه به ما دارند و تجربهای اینچنینی را از سر گذراندهاند، به پذیرش رنج کمک میکند و باعث میشود بفهمیم که تنها نیستم. همینطور مطالعۀ سوگنامهها و خاطراتی که در این زمینه نوشته شدهاند، میتواند کمک بزرگی باشد. کتابهایی مثل سوگ مادر شاهرخ مسکوب، خاطرات سوگواری رولان بارت و لنگرگاهی در شن روان دربردارندۀ تجربۀ نویسندگان معروفی است که هر یک به نحوی با سوگ مواجه شده بودند.
اهمیت پذیرش احساسات در دوران سوگ
پذیرش احساسات در دوران سوگ یکی از اصلیترین مراحل این فرآیند است. این به معنای این است که فرد باید به خود اجازه دهد تا احساسات را، چه مثبت و چه منفی، تجربه کند. این احساسات به عنوان بخشی از فرایند طبیعی سوگواری، نشانهای از بهبود است. در حقیقت، درک و پذیرش این احساسات میتواند به روند بهبود فرد کمک کند. نادیده گرفتن یا سرکوب کردن احساسات تنها باعث تشدید و پیچیدگی مسئله میشود. بنابراین، تحمل این احساسات بهخصوص احساس غم و اندوه، قدمی بزرگ به سوی بهبودی است.
تأثیر سوگ بر روی سلامت روانی
سوگ نهتنها بر روی احساسات فرد تأثیر میگذارد بلکه میتواند سلامت روانی او را نیز تحت تأثیر قرار دهد. این وضعیت ممکن است منجر به اضطراب، افسردگی و حتی افکار خودکشی شود. از این رو، شناسایی و درمان سریع این حالات برای جلوگیری از عوارض شدیدتر ضروری است. برقراری ارتباط با دیگران و استفاده از منابع حمایت اجتماعی نیز میتواند به کاهش اثرات منفی سوگ بر روی سلامت روان کمک کند. داشتن یک شبکه حمایتی قوی باعث میشود که فرد احساس تنهایی و انزوا نکند و بتواند به راحتی به بهبود روند خود بپردازد.
از جمله تکنیکهای مهمی که در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرد، روایت درمانی است. در روایت درمانی فرد قصۀ زندگیاش را برای روانکاو یا حتی جمع تعریف میکند. به این شکل از زاویۀ دیگر و خارج از خود هم میتواند با سوگش مواجه شود. این قدم بزرگی در پذیرش اتفاقات تلخ و احساسات منفی است. کتاب گذر از تجربه های تلخ با انتخاب قصه های زندگی (قصه ای که انتخاب می کنیم) از جمله منابع کاربردی در همین زمینه است که با مثالهایی واقعی این روش درمانی را تشریح میکند.
نکاتی برای پشت سر گذاشتن دوران سوگ
مراقبت از خود در دوران سوگ اهمیت بسیار زیادی دارد. نکتۀ اول در این مسیر، پایداری در رفتارهای روزمره است. در این شرایط، تلاش برای حفظ روال عادی زندگی، به فرد کمک میکند تا احساس کنترل بیشتری داشته باشد. ایجاد عادات سالم نظیر خواب کافی، تغذیۀ مناسب و فعالیت بدنی منظم میتواند در این شرایط حمایتی مؤثر باشد. فرد باید به خود اجازه دهد که تا زمان نیاز به درمان و بهبودی، رفتارهای خوبی را دنبال کند.
در زمان مواجهه با سوگ، داشتن حمایت اجتماعی هم بسیار مهم است. این حمایت میتواند از طرق مختلف شامل خانوادگی، دوستانه یا حتی گروههای حمایتی فراهم شود. افراد در این مراحل، نیاز به شنیدن نظرات و تجارب دیگران دارند و این امر میتواند حس همدلی و نیکخواهی را برای آنها ایجاد کند. بنابر این به اشتراک گذاشتن احساسات و تجربیات با دیگران میتواند مانع از چالشهای بیشتر و تنهایی در زمان سوگ شود. ایجاد ارتباطات جدید و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی میتواند به روند بهبودی شتاب بیشتری دهد.
بدون دیدگاه