فراروایت روایتی است خودارجاع. اگر روایتی توجه خواننده را به اینکه دارد یک داستان میخواند، جلب کند یا به عمل آفرینش داستان اشاره کند، متنی فراروایی به وجود میآید. فراروایت به روشهای گوناگون خواننده را از دنیای داستان جدا میکند. گاهی ماهیت خیالی یا ساختگی متن را به خواننده یادآور میشود و گاهی پشت صحنۀ متن را وارد روایت میکند تا توجه مخاطب به کنش روایتگری معطوف شود. فراروایت ممکن است به مراحل شکلگیری خود اثر اشاره کند یا به طورکلی به شیوههای داستان گفتن و روایتگری بپردازد.
قاببندی یکی از شگردهای فراروایی به شمار میآید. قاببندی در داستان به معنای جادادن یک یا چند داستان در دل داستانی دیگر است. در شگرد قاببندی، معمولاً یک داستان اولیه برای مخاطب تعریف میشود که به منزلۀ قاب دربرگیرندۀ داستانهای دیگر است. قاببندی باعث میشود که هر داستان علاوه بر معنا و کارکرد مستقل خود، با توجه به متنی که آن را در خود جای داده، ابعاد و معانی ضمنی دیگری هم پیدا کند. یکی از نمونههای آشنا و معروفی که در آن از شگرد قاببندی استفاده شده کتاب هزار و یک شب است که در آن خواننده در حالی که داستان زندگی شهرزاد را دنبال میکند، داستانهای فراوان دیگری را نیز میخواند.
در رمان ارباب حلقهها با استفاده از شگرد قاببندی که از شگردهای ساخت فراروایت است، یک شبکۀ داستانی ایجاد شده که در آن داستانهای مختلف به هم زنجیر میشوند. مواجهۀ دنیاهای داستانی مرتبط و متفاوتی که در قاب یک داستان بزرگتر به هم زنجیر شدهاند، فضای مناسبی را برای بحث دربارۀ ماهیت و فرم روایت در اختیار شخصیتهای رمان تالکین میگذارد.
برگرفته از کتاب فراروایت و ارباب حلقه ها/ از کتابهای منتشر شده در نشر اطراف
بدون دیدگاه