سیمون وی، نشر اطراف، باختن به بدن، کاستیکا براداتان، در ستایش شکست، جستار فلسفی، فیلسوف فرانسوی، simone weil

میان نظریه و عمل | زندگی و زمانۀ سیمون وی

سیمون وی فیلسوفی بود که نظریه و عمل را در هم آمیخت؛ او از طریق تجربه‌های میدانی، مطالعات کلاسیک و درون‌بینی عرفانی، چهارچوبی ارائه کرد که برای فهم معضل‌های مدرن همچنان مفید است. وی چالشی برای اندیشه و عمل معاصر است؛ او می‌پرسد چگونه می‌توان در جهانی فنی و سیاست‌زده، انسانیت و توجه را بازپرورانید. و پاسخی که می‌دهد ترکیبی از اقدام اجتماعی، بازپروری فرهنگی و تمرین فردیِ توجه است – پاسخی که هنوز هم به کار می‌آید.

سیمون آدلفین وی، فیلسوف، معلم، کارگر کارخانه، فعال کارگری، مبارز سیاسی، متفکر اجتماعی، مارکسیست انتقادی و متأله دگراندیش مسیحی بود. او در سال 1909 در خانواده‌ای یهودی در پاریس متولد شد و در محیطی روشنفکر رشد کرد؛ پدرش، پزشک و برادرش، آندره، از ریاضیدانان برجستۀ قرن بیستم بود. سیمون تحصیلات عالیۀ فلسفه را در مدرسۀ عالی نرمال گذراند و به‌سرعت به‌عنوان دانش‌آموزی برجسته شناخته شد. در جوانی به مطالعات کلاسیک یونانی و فلسفه توجه ویژه‌ای نشان داد که بعدها در قلمرو فکر او بازتاب یافت. اما او که طبعی ناآرام داشت خیلی زود تصمیم گرفت فاصلۀ میان نظریه و عمل را پر کند. به همین خاطر تجربۀ کار در کارخانه‌ها و حضور در میدان‌های اجتماعی را به‌عنوان نوعی پژوهش تجربی انتخاب کرد تا از زاویۀ دید کارگران و محرومان، ساختارهای اجتماعی را بهتر بشناسد. این تجربۀ میدانی یکی از عوامل تعیین‌کننده در شکل‌گیری نقدهای اجتماعی و فهم او از «مصیبت» و «ریشه‌داشتن» شد.

سیمون وی از همان کودکی با نوعی تناقض و سردرگمی اخلاقی روبه‌رو بود. پدرش یهودی اما سکولار و آگونستیک بود و اصراری بر مذهبی‌بودن نداشت. گرچه این لاادری‌گری خانوادگی باعث نشد او از دین رویگردان شود، ولی نوعی حساسیت اخلاقی در او ایجاد کرد که تا پایان عمر با او ماند. برای مثال، گفته شده که او در 5 سالگی از پذیرفتن یک گردنبند هدیه امتناع کرد چون آن را لوکس می‌دانست. یا سال‌ها بعد، برای همدلی برای رزمندگان جنگ از خوردن شکر دست کشید. از سوی دیگر، سیمون با بحرانی شخصی هم مواجه بود؛ نبوغ و توانایی خارق‌العادۀ برادرش. مسئله‌ای که در 14 سالگی برایش بغرنج شد.

سیمون وی، بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه به مدرسه‌ای دخترانه رفت و معلم فلسفه شد. تجربه‌ای که حدود 5 سال طول کشید اما مستمر نبود چون در این مدت فعالیت‌های اتحادیۀ کارگری را دنبال می‌کرد، در مورد سازمان‌های کمونیستی تحقیق می‌کرد و حتی به جنگ اسپانیا رفت. سیمون پس از شعله‌ور شدن آتش جنگ جهانی دوم و تهدید دولت ویشی و نازی‌ها نسبت به یهودی‌ها، با همراهی خانواده به مراکش و از آن‌جا به آمریکا رفت. بعد از این‌که خیالش از این بابت راحت شد، خودش به‌تنهایی به اروپا برگشت. این بار در لندن مستقر شد و تصمیم گرفت از آن‌جا به نیروهای مقاومت کند. ضعف مفرط بدنی که ناشی از کم‌غذایی و اعتصاب غذا بود، اندوه و افسردگی ناشی از جنگ و البته بیماری سل، در نهایت باعث شد خیلی زود و در سی‌وچهار سالگی عمرش به پایان برسد. سیمون هیچ‌وقت غسل تعمید ندید ولی در گورستان مسیحیان کاتولیک شهر کنت به خاک سپرده شد.

ایده‌های فکری سیمون وی

تحصیلات سیمون وی او را با فلسفۀ تحلیلی و تاریخ فلسفه آشنا کرد، اما این مطالعۀ آثار یونانیان باستان بود که باعث شد او با مسیحیت اولیه و متون عرفانی رابطه‌ای عمیق برقرار کند. او ترکیبی از حساسیت‌های مذهبی و نقادی اجتماعی بود که در هیچ قالب ایدئولوژیکی قابل طبقه‌بندی نبود. و مهم است بدانیم که سیمون وی فیلسوف دانشگاهی صرف نبود؛ او با هدف پیوند نظریه و تجربه، روش‌های پژوهشیِ خود را فراتر از کلاس درس برد. و در این مسیر، خرد کلاسیک، همدلی اجتماعی و تجربۀ شخصیت‌محور نقش‌های محوری داشتند.

محور اندیشۀ سیمون وی را می‌توان در چند مفهوم اصلی خلاصه کرد: «توجه» به‌عنوان عمل روحی-عقلانی، مفهوم «مصیبت» که تجربۀ محرومیت و درد عمیق را توضیح می‌دهد، و «نیاز به ریشه‌ها» به‌عنوان الزام اجتماعی برای ایجاد انسجام انسانی. او میان «رنجِ معمول» و «مصیبتِ حقیقی» تمایز قائل شد؛ به نظر او مصیبت وضعیتی است که هویت و نفس را مورد تهاجم قرار می‌دهد و نیازمند پاسخی اخلاقی و معنوی است.

برای سیمون وی، «توجه» صرفاً تمرکز روانشناختی نیست؛ عملی تربیتی و اخلاقی است. توجه یعنی حاضر شدن کامل در برابر واقعیتِ دیگری – متن، انسان، یا وضعیت – با قصد فهم عمیق و بی‌طرفانه. او این توانایی را شرط لازم برای عدالت واقعی و فهم مصیبت دیگران می‌دانست.

از سوی دیگر، مفهوم «گرانش و فیض» در آثار او تلاش دارد تفاوت میان نیروهای دنیوی که انسان را به سوی خود‌محوری سوق می‌دهند و نیرویی معنوی که انسان را به فداکاری فرا می‌خواند، شرح دهد. سیمون وی تأکید داشت که شناخت نظری بدون تجربۀ اخلاقی و عملی ناقص است؛ بنابراین فلسفۀ او پیوندی ناگسستنی میان تفکر و عمل را می‌طلبد.

سیمون وِی، خرید کتاب باختن به بدن - در ستایش شکست (1)، کیوان سررشته، کاستیکا براداتان، رویا پورآدر، نشر اطراف، نفیسه مرشدزاده، Simone Weil
نقش تجربه‌های سیاسی و کاری

سیمون وی در راستای ایده‌ها و اعتقاداتش، برای مدت‌ها به‌صورت داوطلبانه در کارخانه‌ها کار کرد تا شرایط کارگران را تجربه کند و این تجربه‌ها را مبنای نقدهایش نسبت به کارخانه‌داری و تقسیم کار مدرن قرار داد. این حضور عملی موجب شد که تحلیل‌های او از استثمار، بیگانگی و ساختارهای قدرت ملموس و بی‌واسطه باشند. علاوه بر کارگری، وی به‌نوعی در فضای سیاسیِ پیش و حین جنگ‌های دهۀ 1930 هم فعال بود؛ وی با وجود ضعف جسمی، به صف جمهوری‌خواهان ضد فاشیست پیوست. او در خط مقدم حضور داشت، اما در حادثه‌ای پایش سوخت و مجبور به بازگشت شد. این تجربه، نگرش او نسبت به خشونت سیاسی را تغییر داد. بعدها نوشت «هیچ آرمانی ارزش آن را ندارد که انسان دیگری را قربانی کنیم.» در حقیقت، سیمون وی با حضور در جبهۀ جنگ به‌دنبال شکل‌هایی از مقاومت اخلاقی بود که فراتر از رئالیسم سیاسی عمل کنند. این تجربه‌ها در ترکیب با مطالعات عرفانی موجب شد او نگاهی منحصر به‌فرد به رابطه میان عدالت اجتماعی و ضرورت معنوی داشته باشد.

کار در کارخانه هم به سیمون وی نشان داد که تقسیم کار صنعتی چگونه انسان را تبدیل به ابژه می‌کند و حسِ «ریشه‌نداشتن» را در او می‌پروراند. او دریافت که تغییرات تکنولوژیک بدون توجه به نیازهای انسانی می‌تواند به تشدید بیگانگی بینجامد. در اکتبر ۱۹۳۵، اندکی پس از پایان دورهٔ کارش در کارخانه، در نامه‌ای به دوستش از این تجربه با عنوان «ماه‌های بردگی» یاد کرد و توضیح داد که آن را موهبت می‌بیند. بردگی برای آن ماشین‌ها امکان این را فراهم کرده بود تا «خود را بیازمایم و با انگشتانم چیزهایی را لمس کنم که پیش‌تر فقط می‌توانستم خیال‌شان کنم». این مشاهده باعث شد او بر ضرورت «ریشه‌دادن» افراد در جامعه از طریق آموزش، فرهنگ و حقوق اجتماعی تأکید کند.

حضور در صحنه‌های سیاسیِ بحران‌زده نیز تجربیاتی فراهم کرد که اندیشۀ او را نسبت به ضرورت اقدام اخلاقی بدون تکیۀ صرف بر تاکتیک‌های قدرت تقویت کرد. به‌عبارت دیگر، سیمون وی باور داشت که مبارزۀ سیاسی باید با رشد فضایل اخلاقی و توجه عمیق به وضعیت مصیبت‌زدگان همراه باشد، در غیر این صورت خطر بازتولید انواع ستم وجود دارد.

در ارتباط با سیمون وی، پیشنهاد می‌کنیم کتاب باختن به بدن – در ستایش شکست (1) را مطالعه کنید.

باختن به بدن - در ستایش شکست (1)، کاستیکا براداتان، رویا پورآذر، کیوان سررشته، نشر اطراف، نفیسه مرشدزاده، پژمان واسعی، الهام شوشتری زاده، زهرا خیریه، جستار فلسفی، گاندی، چوران، میشیما
آثار مهم سیمون وی

سیمون در وی در عمر کوتاهش آثار زیادی به جای گذاشت که عموماً جستارهایی کوتاه بودند که در نشریات ادبی و سیاسی کوچک منتشر می‌شدند. عمر ادبی وی حدود 15 سال طول کشید و تنها پس از مرگش بود که گردآوری شد و در قالب کتاب به انتشار رسید. به طول کلی، این متون به موضوعات فلسفی‌-الهیاتی، و الزام ریشه‌داشتن جامعه‌ها می‌پردازند. همچنین نوشته‌های کوتاه‌تری دربارۀ آموزش، کار و تجربۀ مصیبت وجود دارد که برای درک عملی و کاربردی اندیشۀ او اهمیت دارند.

در سال‌های ابتدایی که سیمون وی مقالاتش را منتشر می‌کرد، او را به عنوان نویسنده‌ای مارکسیست ارتودکس و منتقد می‌شناختند. اما حوالی سال 1935 اتفاقاتی رخ داد و تجربیاتی را از سر گذراند که باعث شد به سمت الهیات و مسیحیت کشیده شود. از این‌جا بود که نوشته‌های وی رنگ و بوی مذهبی و عرفانی به خود گرفت.

از مهم‌ترین آثار به‌جای‌مانده از او می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد:

  • آزادی و سرکوب
  • جاذبه و رحمت
  • در انتظار خدا
  • قرائن مسیحیت

یکی از اولین کسانی که برای انتشار کارهای سیمون وی تلاش کرد، آلبر کامو بود. او که در دهۀ 1950 ویراستار نشر گالیمار بود خیلی تصادفی بخشی از نوشته‌های وی را پیدا کرد و چنان تحت تأثیرش قرار گرفت که او را «تنها ذهن بزرگ عصر ما» نامید. در نهایت کل آثار سیمون وی در دهۀ 1980 به انتشار رسید که حدود 20 جلد کتاب شد.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *