در ایران، اصطلاح narrative inquiry را اغلب با دو معادل «پژوهش روایی» و «روایت پژوهی» ترجمه میکنند. در این نوشته توضیح میدهیم که تفاوت این دو معادل چیست و چرا در آنچه تاکنون توسط نشر اطراف منتشر شده، معادل پژوهش روایی ترجیح داده شده و خصوصاً برای کتاب اخیر اطراف یعنی پژوهش روایی در علوم تربیتی نوشتۀ جین کلندینین و ترجمۀ محمود مهرمحمدی، استفاده از دیگر معادلها اساساً اشتباه است.
«روایت پژوهی» مانند سایر ترکیبات مشابهش از جمله قرآنپژوهی، ایرانپژوهی و مانند اینها به معنای بررسی و مطالعۀ روایت است. در این ترکیب روایت ابژه یا موضوعی است که محقق آن را بررسی میکند و با دیدگاه خاص خودش به تحلیل آن میپردازد. همانطور که بدیهی است این معادل اشاره به روش خاصی برای تحقیق ندارد. کما اینکه احتمال دارد پژوهشگری یک یا چند روایت را با استفاده از روشی آماری یا سایر روشهای کمی یا کیفی بررسی کند و اطلاق این اصطلاح بر چنین فعالیتی هیچ مانعی و اشکالی نخواهد داشت. در حالی که با اندکی مطالعۀ منابع معتبر در مییابیم که اصولاً narrative inquiry نوع خاصی از پژوهش است و به تعبیر کلندینین نوعی روش یا روششناسی تحقیق محسوب میشود نه صرفاً بررسی یک یا چند روایت توسط پژوهشگران.
معادل مناسب این مفهوم همان «پژوهش روایی» است که در زبان فارسی نیز حتی برای کسی که هیچ مطالعهای در این زمینه نداشته یک نکتۀ مهم را با قطعیت روشن میکند و آن اینکه نوع خاصی از پژوهش است؛ روشی متمایز از سایر روشهای شناختهشده برای تحقیق و بررسی پدیدهها. با مطالعۀ کتاب کلندینین جای تردیدی باقی نمیماند که معادل «روایتپژوهی» به هیچوجه حق مطلب را ادا نمیکند. چرا که او پژوهش روایی را روش نسبتاً جدیدی برای مطالعه و تحقیق پدیدهها میداند که مبتنی بر تعریف خاصی از تجربه، معرفتشناسی و هستیشناختی خاص و از همه مهمتر متکی به نوعی تفکر روایی است.
به گفتۀ کلندینین:
در طراحی پژوهش، ملاحظۀ مهم دیگری که از آغاز تا پایان کار نباید از آن غافل شد، نگاه روایی به پدیدۀ در دست مطالعه است…. پژوهش روایی شیوهای برای مطالعۀ تجربههای مردم است، نه کمتر و نه بیشتر. نگاه پژوهشگر روایی به تجربه نیز نگاهی روایی است… به عبارتی، خود تجربه چیزی نیست جز ساخت زندگی در قالب روایت. خلاف تصور بعضی، روایت فقط ابزاری برای تحلیل یا بازنمایی نیست… پژوهش روایی شیوهای برای کاویدن و فهم تجربه از راه «همکاری پژوهشگر و مشارکتکنندگان در طول زمان، در یک یا چند مکان و در بدهبستان اجتماعی با محیطهای گوناگون است.» انجام پژوهش روایی نیازمند تفکر بر مبنای سه رکن است: رکن زمانی، رکن اجتماعی (جمعآمیزی) و رکن مکانی. در لحظهلحظۀ انجام این پژوهش، یعنی از لحظۀ قاببندی مسئلۀ پژوهش تا حضور در میدان، گردآوری و تنظیـم متون میدانی و نگارش متون پژوهشی، تفکر روایی دربارۀ پدیده ضرورت دارد. چنین تفکری ماهیت دگرگونشونده، متغیر، شخصی و اجتماعی پدیدۀ در دست مطالعه را برجسته میکند. نگاه غالبْ پدیدهها را در طول تحقیق ثابت و تغییرناپذیر فرض میکند اما تفکر روایی چنین نگاهی را به چالش میکشد.
در واقع در این روششناسی پژوهشگر که دوشادوش مشارکتکنندگان تحقیق در قصهها و با قصههای مشارکتکنندگان و خودش زندگی میکند، با یک نگاه بیرونی روایتهای آنها را نمیکاود بلکه با قصههای مشارکتکنندگان میاندیشد و دوشادوش آنها روایتها را زندگی میکند:
… ما در جوامع غربی اغلب «به» قصهها میاندیشیم و دیگر «با» قصهها نمیاندیشیم…. فکر کردن به قصه از روایت ابژه میسازد. فکر کردن با قصه فرایندی است که طی آن کسی که میاندیشد از لحظهای که اجازه میدهد روایت در او تأثیر بگذارد، خودش کار چندانی با روایت نمیکند. گرچه تفکر با قصه هم در پژوهش روایی و هم مستقل از آن امکانپذیر است، تفکر با قصه پیش از هر چیز تفکری ارتباطی است… هنگام شروع این روش باید به تفکر با قصه از راههای گوناگون توجه کنیم: توجه به قصههای خود، قصههای دیگران، تمام روایتهایی که در آنها قرار داریم و همچنین توجه به قصههایی که بهتدریج از دل قصههای مشترکِ زیسته و گفتهشدۀ ما پدید میآیند… قصههای ما همیشه ارتباطیاند، همواره در فضاهایی بینابینی ساخته میشوند، فضاهایی بین زمانها، افراد، نسلها و مکانها. هنگامی که در پژوهـش، قصههایمان را تعریف میکنیم و قصههای مشارکتکنندگان را میشنویم، باید به نقش خودمان در تحقیق توجه تاموتمام داشته باشیم و خود را نیز بخشی از چشمانداز بهقصهدرآمدهای بدانیم که مشغول بررسیاش هستیم. ما پژوهشگران روایی بخشی از زندگی مشارکتکنندگان در تحقیق میشویم و آنها نیز بخشی از زندگی ما میشوند. بنابراین در پژوهش روایی زندگی خودمان ـ کسی که هستیم و کسی که در عرصه و چشمانداز زندگی خودمان و مشارکتکنندگان خواهیم شد ـ نیز واکاوی میشود.
با توجه به همین تعریفها در مییابیم که استفاده از معادل روایت پژوهی برای narrative inquiry به نوعی فروکاستن و محدود کردن این روششناسی است و پژوهش روایی، با اشاره به جنس تحقیق، معادل مناسبتری است.
♦ برای مطالعه بیشتر در این مورد، پیشنهاد میکنیم به کتابهای پژوهش روایی در علوم تربیتی و راهنمای عملی پژوهش روایی در علوم اجتماعی نوشتۀ احسان آقابابایی مراجعه کنید.
بدون دیدگاه