اخلاق مراقبت یکی از مفاهیم کلیدی در حوزۀ اخلاقی معاصر است که به بررسی روابط انسانی و مسئولیتهای اخلاقی در تعاملات روزمره میپردازد. این اخلاق به مجموعهای از اصول و ارزشها اشاره دارد که بر اساس آن، ارتباطات انسانی به عنوان سنگبنای اساسی در زندگی فردی و اجتماعی در نظر گرفته میشود. این مفهوم در پاسخ به نیازهای انسانی مثل همدلی، توجه و عشق به دیگران، شکل گرفته و به عنوان رویکردی اصلی در فهم اخلاقی تلقی میشود. قطعاً درک دقیقتری از مفهوم اخلاق مراقبت، میتواند ابزاری مؤثر برای ارتقای کیفیت روابط انسانی و افزایش فضایل انسانی باشد.
فلسفۀ اخلاق مراقبت
فلسفۀ اخلاق مراقبت برخلاف نظریههای اخلاقی سنتی، بر اهمیت ارتباطات و تعاملات انسانی تأکید دارد و بر این باور است که اخلاق باید بر مبنای روابط و تجارب عاطفی انسانها بنا شود. این رویکرد به ریشههای فلسفی عمیقی تعلق دارد که در آن اخلاق به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی در نظر گرفته میشود و عشق و همدلی در آن نقش پررنگی دارد. از نظر اخلاق مراقبت، مسائل اخلاقی را نمیتوان صرفاً از منظر نظری یا تئوریک بررسی کرد، بلکه باید به تجارب عملی و روابط انسانها هم توجه داشت. اصل اساسی این اخلاق این است که انسانها در ضمن اینکه به نیازهای عاطفی و فیزیکی یکدیگر پاسخ میدهند، باید از هم حمایت کنند و در رشد یکدیگر سهیم باشند. بر همین اساس این دیدگاه بر فضایی اجتماعی اصرار دارد که در آن مراکز خدمات اجتماعی، بهداشتی و آموزشی برای توسعۀ تعاملات انسانی موثرتر هستند.
گرچه مفاهیم مرتبط با اخلاق و مراقبت به اندازۀ خود بشر و انساندوستی او عمر دارند، اما بیان منظم و نظری آن در اواسط قرن بیستم اتفاق افتاد؛ زمانی که مکتبهای مختلف فلسفی و فکری بهتدریج به نقاط قوت و ضعف نظرات مختلف در مورد اخلاق مراقبت توجه کردند و کوشیدند آن را توضیح دهند. در این میان فمینیسم نقشی مهم و اساسی داشت. بخشی از جنبش فمینیسم به این مسئله معطوف شد که در مراقبت، پاسخ به فرد اهمیت دارد نه صرفاً پاسخی عمومی و از روی وظیفه. به عبارت دیگر، «چطور پاسخ دهیم؟» تبدیل به پرسش مهم و اصلی شد. کارول گیلیگان چهرۀ شاخص این فلسفه و از اولین کسانی بود که این مفهوم را تئوریزه کرد.
کارول گیلیگان، فیلسوف، روانشناس و اخلاقپژوه آمریکایی، نظریۀ اخلاق مراقبت را در پاسخ به تئوری توسعۀ اخلاقی لارنس کلبرگ مطرح کرد. او متوجه شد که در مدل کلبرگ پسران نسبت به دختران از نظر اخلاقی بالغتر درنظر گرفته میشوند. این مسئله در دورۀ بزرگسالی هم وجود داشت. همین موضوع باعث شد تا گیلیگان اصول مدل کلبرگ را زیر سؤال ببرد و آن را «دیدگاهی مردانه» بداند. از نظر خود او مردان و زنان رفتارهای اخلاقی متفاوتتری از خود بروز میدهند: زنان بیشتر از مردان به همدردی و دلسوزی گرایش دارند. در حقیقت او تفاوت جنسی را وارد این موضوع کرد و به این اخلاق بُعد عمیقتری بخشید. چنان که اخلاق مراقبت امروز به حوزههای زیادی تسری پیدا کرده و عملاً بخشی از زندگی روزمرۀ ما شده است.
ویرجینیا هلد و مایکل اسلوت از دیگر چهرههای شاخصی بودند که نظریههایی در زمینۀ اخلاق مراقبت و فضایل انسانی ارائه دادند. تحول این فضیلت در تاریخ اخلاق همچنان ادامه دارد و نشانههای آن در جامعۀ معاصر بهوضوح مشهود است. از مشاغل تا دانشکدههای آموزشی، همواره تأکید بر توجه به نیازهای عاطفی و انسانی در مقایسه با محاسبات عقلانی محض، در حال افزایش است. این تغییر رویکرد همچنین بر روی روشهای درمانی و مراقبتی در حوزههای بهداشتی و درمانی تأثیر گذاشته است.
در همین زمینه پیشنهاد میکنیم کتاب ما ایوب نبودیم را مطالعه کنید.
اصول و مبانی اخلاق مراقبت
اخلاق مراقبت در چهارچوبی قرار میگیرد که شامل چندین اصل مهم است. این اصول به نوعی راهنماهایی برای رفتارهای اخلاقی در روابط انسانی هستند. از جمله این اصول میتوان به همدلی، مسئولیتپذیری، و توجه به نیازهای دیگران اشاره کرد. همدلی یکی از ارکان اصلی اخلاق مراقبت به شمار میرود. توانایی درک احساسات و نیازهای دیگران به انسانها این امکان را میدهد تا به بهترین شکل ممکن از یکدیگر حمایت کنند. همچنین، مسئولیتپذیری به زندگی اجتماعی افزوده میشود و به فرد حس وظیفه شناسی نسبت به دیگران میدهد. توجه به نیازهای دیگران و ارائه پاسخهای مناسب نیز جزو ارکان اخلاق مراقبت در نظر گرفته میشود.
اخلاق مراقبت در مقایسه با نظریههای اخلاقی سنتی، نظیر اخلاق کانتی و اخلاق فایدهگرایی، رویکرد متفاوتی را اتخاذ میکند. در حالی که نظریههای سنتی بر اصول کلی و قواعد سختگیرانه تأکید دارند، اخلاق مراقبت بر حالات انسانی و نتایج ارتباطی تمرکز میکند. یکی از اساسیترین تفاوتها در این است که نظریههای کلاسیک عموماً بر مبنای قضاوتهای محاسباتی و نظری بنا شدهاند، اما اخلاق مراقبت بر اساس تجربیات فردی استوار است. این تفاوت میتواند در حوزههای عملی مرتبط با روانشناسی، علوم اجتماعی و حتی پزشکی گاه به وضوح مورد توجه قرار گیرد.
اخلاق مراقبت نه تنها به عنوان یک نظریۀ اخلاقی، بلکه بهعنوان یک مبنای عملی هم در روابط انسانی اهمیت دارد. این مفهوم به افراد کمک میکند تا با درک عمیقتری از یکدیگر و نیازهایشان پاسخ دهند و ارتباطات مؤثرتری را در جامعه ایجاد کنند. در جوامعی که تحت فشارهای ناشی از زندگی مدرن قرار دارند، این اخلاقیات میتواند به بهبود ارتباطات و همزیستی کمک کند. همچنین در خانوادهها و در مورد آموزش و تربیت فرزندان به ما یاد میدهد که چگونه احساسات یکدیگر را درک کنیم و بهخوبی به نیازهای عاطفی پاسخ دهیم. این میتواند پایهای برای روابط سالم و مؤثر در آینده باشد.
چالشها و نقدهای نظریۀ اخلاق مراقبت
با اینکه اخلاق مراقبت مزایای مشخصی دارد، اما با چالشها و نقدهایی نیز روبهرو است. از یک سو، این نظریه به دلیل تمرکز زیاد بر روی روابط انسانی میتواند به به روابطی دردناک یا وابستگیهایی ناسالم تبدیل شود. در برخی از مواقع ممکن است نیازهای فردی تحت الشعاع نیازهای اجتماعی قرار گیرد که این ممکن است به سلامت روانی فرد آسیب بزند. در حقیقت فرد در هنگام کمک به دیگری، سلامت جسمی و روانی خود را به خطر میاندازد که تبعاتش تا مدتها باقی خواهد ماند. گاهی این رفتار افراطی باعث میشود او از مراقبت گریزان شود و آن را نفی کند.
در کنار اینها نقدهای منطقی، اساسی و مهمی هم به نظریۀ اخلاق مراقبت مطرح شده است. یکی از مهمترین انتقادات به این نظریه، فقدان ساختار اخلاقی و قواعد واضح است که ممکن است فرد و جامعه را در زمانهای بحرانی دچار سردرگمی کند. مثل اینکه در هنگام وقوع بلایا و مصیبتهای جمعی چطور باید عمل کرد؟ این نقدها نشان میدهد که برای توسعۀ این نظریه، نیاز به تعریف دقیقتری از اصول و قواعد وجود دارد.
موضوع دیگر پیشرفت فناوری و تغییر در ساختارهای اجتماعی است که باعث شده آیندۀ اخلاق مراقبت با چالشهای جدید مواجه شود. از یک طرف، بروز مشکلاتی مانند فردگرایی و کاهش ارتباطات انسانی به تأثیر منفی بر روی اصول اخلاق مراقبت منجر خواهد شد. از سوی دیگر، فناوریهای نوین ممکن است جایگزین تعاملات انسانی شوند و نیاز به توجه بیشتر به اخلاق مراقبت افزایش یابد. از این رو، برای تقویت و گسترش اخلاق در دنیای معاصر، باید راهحلهای نوینی ارائه شود که بتواند با چالشهای اجتماعی و تکنولوژیک مقابله کند. ایجاد فضاهایی برای ارتباطات انسانی و برقراری روابط سالم در محیطهای آموزشی و اجتماعی میتواند به ترویج اخلاق مراقبت کمک کند.
در نهایت میتوان گفت که اخلاق مراقبت هم به عنوان یک نظریۀ اخلاقی و هم رویکردی عملی، در دنیای معاصر با چالشها و فرصتهای متعددی روبهروست. توجه به این اصول و مبانی میتواند کلید بهبود روابط انسانی و توسعۀ فضایل انسانی در جامعه باشد.
پیشنهاد میکنیم مطلب «روایت مراقبت؛ این بار از خودت بگو» را مطالعه کنید.
کتاب ما ایوب نبودیم شرح تجربۀ مراقبت و مواظبت از کسی و چیزی از زبان سیزده مراقب در همین روزهاست؛ روایت احوال و افکار و روزگار آدمهایی که سرنوشتْ آنها را در موقعیت انتخابِ خود یا دیگری گذاشته؛ آدمهایی که بخشی از روزها و شبهایشان را به دیگری بخشیدهاند. مراقبتْ ایستادن روی مرز دو جهان متفاوت است. جهان مردمان رنجدیده و جهان عافیتنشینانِ فراموشکار و مغرور. مراقب میانجی و مترجم دردهاست. رنج و زندگی را به یکدیگر ترجمه میکند و خودش هم در این میانه بالغ و بالنده میشود. خواندن تأملات و خاطرات کتاب ما ایوب نبودیم کشف فراز و فرودی است که انسان، درون و بیرون مواجهه با درد، طی میکند. قصۀ سفر قهرمانی معمولی است که ناگهان در موقعیتی غیرمعمولی باید به زندگیاش ادامه دهد و تسلیها و دلخوشیهایی برای ادامۀ راه بیابد.
فاطمه ستوده دبیر و گردآورندۀ این کتاب بوده و مرضیه اعتمادی، عاطفه تاجیک، زهره ترابی، مرتضی سلطانی، علیرضا شهرداری، زهرا صنعتگران و یاسر مالی روایت خود از مراقبت را بازگو کردهاند.
بدون دیدگاه