برندینگ و برندسازی یکی از ارکان اصلی در بازاریابی مدرن به حساب می‌آید. مشتری امروزی عموماً به سراغ کسب و کارهایی می‌رود که از قبل می‌شناسد و با آن احساس نزدیکی می‌کند. اما این نزدیک بین کسب و کار مشتری به راحتی اتفاق نمی‌افتد؛ باید بین این دو طرف اعتمادی شکل بگیرد و به فهم مشترک برسند. کارشناسان مارکتینگ معتقدند داستان سرایی و قصه گویی عاملی مهم در شکل دادن به این احساس متقابل است. در واقع سازمان با داستان گویی در مورد برند و به طور کلی کسب و کارش، به مخاطبش این احساس را می‌دهد که با مجموعه‌ای انسانی رو‌به‌روست، نه ماشین و یک سیستم مکانیزه. می‌تواند نیازهای او را درک کند و به آن احترام می‌گذارد. در برابر، مشتری هم خود را در این برند می‌بیند و حتی بخشی از زندگی‌اش را به آن گره می‌زند. این موضوع چنان پراهمیت است که برندسازی حالا جز لاینفکی از استراتژی‌های سازمانی محسوب می‌شود و بیزنس‌ها بودجۀ کلانی را صرف برنامه‌ریزی و اجرای آن می‌کنند.
برای آموزش برندینگ کتاب های زیادی در دسترس است که تلاش دارند تکنیک‌های آن را بیاموزند. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، داستان گویی در کسب و کار هم یکی از تکنیک‌های اصلی این مهارت به حساب می‌آید. در این شیوه، شما یاد می‌گیرد که چطور داستان برند یا برند استوری خود را بسازید و برای مشتری بگویید تا بتوانید درگیرش کنید. این فرایند حساسی است و نیاز به دانش و تمرین کافی دارد. نشر اطراف در همین زمینه مجموعۀ «روایت در کسب و کار» را به انتشار رسانده. در این کتاب ها شما با جنبه‌های مختلف داستان سرایی برند و قصه گویی برای برندسازی آشنا خواهید شد.
کتاب هر برند یک قصه است
در کسب‌وکارهای امروزی، فقط از محصول فیزیکی صحبت نمی‌شود، بلکه مفهوم دیگری هم وجود دارد که به همان اندازه اهمیت دارد؛ برند. برند به سازمان هویت می‌دهد و آن را متمایز می‌کند. تجربه و حتی پژوهش‌ها نشان داده که موفق‌ترین سازمان‌های دنیا بخشی از انرژی‌شان را صرف برندسازی می‌کنند. اما چطور می‌توان به این مهم دست یافت. فقط با کمک بازاریابی؟ دانلد میلر نظر دیگری دارد و می‌گوید این شیوه بیشتر از این که مفید باشد، پول هدر دادن است. او در کتاب هر برند یک قصه است به مدیران و رهبران سازمان‌ها یاد می‌دهد چطور با کمک قصه، برندسازی کنند. میلر اما نکتۀ مهمی را گوشزد می‌کند: این‌که قرار نیست این قصه، قصۀ خود سازمان باشد. او این حقیقت را به یاد مدیران می‌اندازد که مشتری‌ها معمولاً اهمیتی به داستان شما نمی‌دهند، بلکه مهم داستان خودشان است. او در کتابش به درستی اشاره می‌کند که مخاطبان معمولاً علاقه‌ای به شنیدن قصۀ موفقیت شخصی کارآفرینان ندارند. آن‌ها تشنۀ قصه‌ای هستند که قهرمانش مشتری باشد، نه برند. پس این رویکرد برندینگ باید به نحوی سازمان‌دهی شود که مشتری در مرکز روایت قرار بگیرد و همه‌چیز حول آن باشد. اما این فرایندی به‌مراتب پیچیده و دشوار است. در واقع نوعی مهارت و تخصص به شمار می‌رود.
پیشنهاد می‌کنیم مقالۀ «چگونه برندسازی کنیم؟» را هم بخوانید.
دانلود PDF صفحاتی از کتاب هر برند یک قصه است
کتاب بهترین قصه‌گو برنده است
یکی از راه‌های قابل‌اطمینان و سادۀ ارتباط برقرار کردن با دیگران قصه‌گویی است. در هر سن و جایگاه و شغلی که باشیم تعریف کردن قصه و داستان کمک می‌کند پیوندهای انسانی راحت‌تر شکل بگیرند و عمیق‌تر شوند. آنت سیمونز در کتاب بهترین قصه گو برنده است این موضوع را به دنیای کسب و کار می‌برد و به ما می‌آموزد که چطور از تجربه‌های شخصی و قصه‌هایی که از دیگران وام گرفته‌ایم، استفاده کنیم تا مشتری اعتبار گفته‌هایمان را بپذیرد و با ما همکاری کند. به عبارت بهتر بتوانیم برندسازی کنیم. سیمونز، که مشاور شرکت‌های بزرگی مثل مایکروسافت و ناسا بوده، می‌گوید اگر در حرفه‌مان جایی برای ارتباطات عاطفی باز نکنیم مسیر سخت و ناهمواری پیش روی‌مان خواهد بود. به همین دلیل اصرار دارد که در کنار محاسبات فنی و تکنیکی، به مناسبات انسانی هم اهمیت دهیم. و قصه همان چیزی است که در این فرایند به آن نیاز داریم. این کتاب یادتان می‌دهد قصه‌هایی را که دارید ولی تا به حال به آن‌ها توجه نکرده بودید را پیدا کنید و در موقعیت‌های مناسب برای دیگران تعریف‌شان کنید. یادتان می‌دهد چطور از دل زندگی روزمره‌تان قصه‌های به دردبخور بیرون بکشید و از آن برای برندینگ استفاده کنید.
دانلود PDF صفحاتی از کتاب بهترین قصه گو برنده است
کتاب روزی روزگاری سازمانی
کتاب روزی روزگاری سازمانی نگاهی نو و تازه به کار گروهی و تیمی در دنیای متلاطم امروز می‌اندازد و از راه‌های دوام آوردن گروه‌‌های کاری در آیندۀ نامعلوم و مبهم و گذار از مشقت‌ها و شکست‌ها حرف می‌زند. در روزگار شتاب و فناوری که همه‌چیز، حتی چشم‌انداز، محصول و مأموریت هر گروه و سازمانی باید مدام تغییر کند چطور می‌شود حس ناامنی و بی‌ثباتی را در اعضا از بین برد؟ وقتی دورنما روشن و شفاف نیست و دگرگونی تنها اصل ثابت است، چطور می‌شود استارت‌آپی دوستانه، شرکتی تجاری، ساختاری سیاسی یا هر نظام جمعیِ دیگر را حفظ کرد؟ ژاک کوپچیک و کریستین ارلاخ در این کتاب دربارۀ این گره‌ها حرف می‌زنند؛ دربارۀ این‌که چگونه اعضای گروه را در جریان تغییرات سازمان، امیدوار و بانشاط در کنار هم نگه داریم و منابع انسانی را در تلاطم‌ها مدیریت کنیم. این دو در کتاب‌شان به سراغ ده نویسنده رفته‌اند که همگی از صاحب‌نظران دانشگاهی و مشاوران سازمانی برجسته‌اند. آن‌ها با دانش نظری و مثال‌هایی عملی نشان می‌دهند که در فضای تغییر، نوسان، ابهام و عدم قطعیت می‌شود روی سرشت قصه‌گو و قابلیت روایی انسان حساب کرد. ویژگی مهم این جستارها این است که مسئلۀ تحول سازمانی را از نُه زاویۀ متفاوت بررسی کرده که هرکدام دریچه‌ای به جهانی تازه باز می‌کنند.
دانلود PDF صفحاتی از کتاب روزی روزگاری سازمانی
برای خرید این کتاب‌ها لطفاً به فروشگاه اطراف مراجعه بفرمایید.
شما می‌توانید این کتاب‌ها را به عنوان هدیه سازمانی به مجموعه یا مشتریان‌تان هدیه بدهید. نشر اطراف امکان فروش سازمانی این آثار را دارد. پیشنهاد می‌کنیم این مطلب را بخوانید تا با نحوۀ فروش سازمانی نشر آشنا شوید.
در صورتی که تمایل به مطالعۀ نسخۀ الکترونیک این کتاب‌ها دارید، می‌توانید آن‌ها از پلتفرم‌های طاقچه و فیدیبو دانلود کنید.
بدون دیدگاه