هفتهی پیش، رمان نوآر ناپدید شدن آقای هیچ کس نوشتهی احمد طیباوی برندهی جایزهی ادبی نجیب محفوظ در سال 2021 شد؛ جایزهای که از معتبرترین جوایز ادبی جهان عرب به شمار میرود و نقش چشمگیری در معرفی ادبیات عرب به جهان غرب داشته است. بیکاغذ اطراف در این مطلب سراغ این رمان و این جایزهی ادبی معتبر رفته است.
مراسم اهدای جایزهی ادبی نجیب محفوظ در هفتهی گذشته برگزار شد و رمان ناپدید شدن آقای هیچ کس نوشتهی احمد طیباوی برندهی سال ۲۰۲۱ اعلام شد. پیشتر در ماه فوریه هیئت داوران با بررسی ۲۷۰ اثر از نویسندگان عرب و مهاجر عرب، ۶ اثر را نامزد دریافت این جایزهی ادبی اعلام کرده بودند.
احمد طیباوی (۱۹۸۰) نویسندهی الجزایری و استاد دانشکدهی مدیریت و اقتصاد دانشگاه بویری الجزایر است. کتاب ناپدید شدن آقای هیچ کس چهارمین رمان اوست که نشر ضفاف و نشر الاختلاف مشترکاً در سال ۲۰۱۹ منتشر کردهاند. طیباوی پیش از این نیز برندهی جوایز ادبی دیگری شده بود.
دربارهی رمان ناپدید شدن آقای هیچ کس
ناپدید شدن آقای هیچ کس رمانی نوآر است؛ قصهی مردی که برای فرار از زندگی روزمرهی خود از پیرمردی مبتلا به آلزایمر نگهداری میکند. اما پیرمرد از دنیا میرود و کارآگاهی مأمور رسیدگی به پروندهی مرگ او میشود. مدتی نمیگذرد که کارآگاه متوجه میشود هویت مرد متهم نامعلوم است و قابل شناسایی نیست.
قصهی کتاب در دههی ۹۰ میلادی، درست در بحبوحهی درگیریهای خونین حاکمیت با جبههی رهاییبخش اسلامی، و در محلهی پر رفتوآمد محطهی شهر رویبهی الجزایر میگذرد، منطقهای که در آن فضاهای شهری جدید از جمله بیمارستان و آپارتمانهای مسکونی و خیابان و گورستان ساخته شده. سیر وقایع داستان در چنین فضایی شکل میگیرد؛ میان گذشته و اکنون شخصیت اصلی که بیخانمان و تقریباً دیوانه است. او نامی ندارد، مثل بقیه است، هیچ کس، مثل تمام فراموششدگان جهان، مثل فقرا و سرگردانان تاریخ.
کتاب در دو بخش نوشته شده و هر بخش فصلهای متعددی دارد. «مردی که چهرهاش را دزدید و رفت» عنوان بخش اول کتاب است. این بخش سرگذشت همان آقای گمشده است که در کودکی یتیم میشود و شوهرعمهاش که فرزند پسری ندارد سرپرستیاش را به عهده میگیرد. گروهی تروریستی او را میربایند، یکی از روستاییان نجاتش میدهد و نزد خالهاش میبرد. اما با مرگ خاله، آقای گمشده خانهی خاله را نیز ترک میگوید و سراغ کارهای پیشپاافتاده میرود، از باربری گرفته تا زبالهگردی و کارتنخوابی. تا اینکه فردی را میبیند که حاضر است برای او خانهای دست و پا کند به شرطی که او از پدر پیرش نگهداری کند. پیرمرد از مبازران قدیمی الجزایر است و پسر نافرمانش ترکش گفته و مرد گمشده قصه را مثل پسرش میداند. اما، مرد گمشده منتظر فرصتیست که دوباره بگریزد و همه چیز را رها کند. در آخر نیز مرگ پیرمرد این فرصت را به او میدهد.
بخش دوم رمان، «جهنم از پشت پنجره سرک میکشد»، قصهی جستوجوی کارآگاه برای یافتن آقای هیچ کس است. کارآگاه نیز تنها و منزویست و کار برای او گریزیست از آنچه در مورد خود نمیداند. تحقیقات او به جایی نمیرسد و هر چه بیشتر درجهان فقر و حاشینهنشینی کاوش میکند، اطمینانش به سرنخها را بیشتر از دست میدهد. بنابراین، پرونده رسماً مختومه اعلام میشود. اما کارآگاه به جستوجوی مرد گمشده ادامه میدهد و بالاخره او را پیدا میکند و ملاقات متهم و کارآگاه عدالتجو شکل میگیرد. گرچه در ظاهر این دو شخصیت در تضاد با یکدیگرند، اما در واقع یکی هستند؛ عاقلی که میخواهد زندگی کند و دیوانهای که فهمیده دنیای بیرون سرسامآور است و میخواهد به بیمارستان روانپزشکی بازگردد. حاصل این دیدار برای کارآگاه چیزی نیست جز شناخت خود و دریافتن اینکه او هم آقای هیچ کس است.
نویسندهی کتاب در مصاحبهای با نشریهی الکترونیکی کاروان میگوید «همیشه به افراد بهحاشیهراندهشده و نیز صدا دادن به افراد بیصدا علاقهمند بودهام… ناپدید شدن آقای هیچ کس در واقع توصیف کسیست که هویت انسانی خود را ترک گفته است». همچنین، احمد طیباوی در مراسم آنلاین اعلام برندهی جایزهی نجیب محفوظ با اشاره به سنگینی مسئولیت این جایزه، گفت در نوشتن این رمان تلاش کرده صدای بیصداها باشد و مسائل آنان را در مرکز توجه قرار دهد.
حاشیهنشینان در کانون توجه ادبیات؟
بیانیهی هیئت داوران جایزهی ادبی نجیب محفوظ دربارهی دلیل انتخاب این اثر میگوید «قرن بیست و یکم گریزی برای ما باقی نگذاشته جز بزرگداشت حاشیهنشینان، بزرگداشت خود ما. آقای هیچ کس چهرهاش را میدزدد و میرود و ناپدید شدن او مسئلهی اصلیست. اما، هیچ کسِ دیگری ناپدید شدن او را بررسی میکند. جهنم شهر از پشت پنجرهها سرک میکشد؛ شهری که در آن پدرسالاری در برابر جستجوی پدرانگی گمشده قرار میگیرد، دیوانگی در برابر عقل، شوق آزادی در برابر مسئولیت، ثروت حاصل از سرمایهی نمادین ریاکارانه در برابر فقر، مردان ریاکار در برابر بیخانمانان راستگو، و در آخر، کارآگاهی راستگو در برابر خبرچینی سستعنصر. با وجود تضاد آشکاری که حاشیه و حاشیهنشینی را شکل داده، تمام شخصیتهای داستان به طرز اعجابآوری هیچ کساند. شخصیتها بدون هیچ ردپایی غیب میشوند و ناپدید شدنشان هیچ تأثیری در جهان پدرسالار شهر ندارد؛ جهانی که با بهرهگیری از روابط قدرت پابرجاست و ما در آن جایگاهی نداریم».
گرچه در ظاهر این دو شخصیت در تضاد با یکدیگرند، اما در واقع یکی هستند؛ عاقلی که میخواهد زندگی کند و دیوانهای که فهمیده دنیای بیرون سرسامآور است و میخواهد به بیمارستان روانپزشکی بازگردد. حاصل این دیدار برای کارآگاه چیزی نیست جز شناخت خود و دریافتن اینکه او هم آقای هیچ کس است.
احمد طیباوی در این رمان با استفاده از توصیفهای دقیق و نیز شاعرانگی سبک نوآر به نقد دولتهای عرب میپردازد که پس از دوران استعمار و از پس افسانههای کهن تشکیل شدهاند. زبان نویسنده موجز و شاعرانه و طعنهآمیز است. ناپدیدن شدن آقای هیچ کس قصهای پرتنش است و سویههای وجودگرایانه دارد. ساختار هنرمندانه و درهمتنیدهی داستان که ملهم از ادبیات پلیسیست خواننده را برمیانگیزاند که کتاب را به انتها برساند؛ جایی که درمییابد همهی شخصیتها بهنوعی آقای هیچ کس هستند. اما از طرفی، قصهی کتاب و همچنین شخصیتپردازی آن به بسیاری از آثار ادبی و سینمایی شباهت دارد. احتمالاً جوایز ادبی همچنان به دنبال مسائل بزرگ و مهم هستند، یا دستکم به دنبال مسائلی که از نقطه نظر آنها مهم است. گو اینکه به جای دیدن و شناختنِ انسانهای بهحاشیهراندهشده در جهان واقع، به خواندن دربارهی آنها در جهان رمان اکتفا میکنند.
نگاهی به جایزهی ادبی نجیب محفوظ
جایزهی ادبی نجیب محفوظ هر سال در زادروز نجیب محفوظ به بهترین رمان معاصر عربی در دو سال گذشته اهدا میشود. این جایزه را انتشارات دانشگاه آمریکایی قاهره در سال ۱۹۹۶ تأسیس کرده و هدف آن معرفی آثار داستانی عربی به جهان عرب و نیز مخاطبان جهانیست. به عبارتی، این جایزه برای معرفی و حمایت از نویسندگانی طراحی شده که در ادبیات عرب تجربههای نو و فضاهای ادبی جدیدی خلق میکنند. جایزهی نجیب محفوظ شامل مدال نقره و جایزهی نقدیست و انتشارات دانشگاه آمریکایی قاهره اثر برنده را به زبان انگلیسی ترجمه، منتشر و در جهان توزیع میکند.
از میان آثار برنده سالهای گذشته میتوان به رامالله را دیدم اثر مرید البرغوثی، خاطرات تن نوشتهی احلام مستغانمی، علاّمه نوشتهی بنسالم حمیش و شخمزن آب نوشتهی هدی برکات اشاره کرد. جالب اینکه سال ۲۰۱۱ همزمان با بهار عربی و انقلاب مصر، هیئت داوران کتابی را برنده اعلام نکرد و این مدال ادبی را به خلاقیت انقلابی مردم مصر تقدیم کردند.
جایزهی ادبی نجیب محفوظ بهتدریج جایگاه مهمی در جهان عرب و ادبیات عرب یافته است و هر سال با اعلام برنده بحثها و مناقشههای بسیاری برمیانگیزد. این جایزه و رویکرد آن در فضای ادبی مصر و حلقههای منتقدان ادبی جهان عرب دودستگی عمیقی ایجاد کرده است؛ برخی نویسندگان و منتقدان عرب از جمله ابراهیم فرغلی معتقدند که این جایزه منجر به نوشتن آثاری شده که مطابق با سلیقهی غرب است و لزوماً آیینهی فضای داستان معاصر عرب نیست. همچنین، ابعاد زیباییشناختی و ادبی آثار برنده گاهی مورد انتقاد قرار گرفته است. از طرف دیگر، برخی برندگان از جمله احلام مستغانمی به روند ترجمه و توزیع آثار خود نیز منتقد بودهاند.
امسال اما هیئت داوران سازوکار تخصیص جایزه را تغییر داد و برای اولین بار فهرست نامزدها را اعلام کرد. شيرين ابوالنجا، رئیس هیئت داوران امسال، در توضیح این تغییر به دههی پرافتوخیز گذشته اشاره کرد که فضای ادبیات عرب را دگرگون کرده، از بهار عربی گرفته تا همهگیری کرونا، و ذکر کرد که نویسندگان نیز از این اتفاقات مجزا نیستند. همچنین، وی از هدف اساسی جایزهی ادبی نجیب محفوظ گفت که حمایت از آثار تجربهگراییست که بازتابی از واقعیت جهان عرب هستند و اعلام فهرست نامزدها را در راستای این هدف و معرفی تعداد بیشتری کتاب دانست.
لازم به ذکر است که در فهرست نامزدهای امسال جایزهی نجیب محفوظ، در شهرهای غبارآلود اثر امل رضوان از مصر، قلعهی زیدی اثر الغربی عمران از يمن، محلهی شگفت اثر مها حسين از سوریه، سنگ خانهی خلاف اثر محمد علی ابراهيم از مصر، سرمه و هل اثر عمر طاهر از مصر و ناپدید شدن آقای هیچ کس نوشتهی احمد طیباوی از الجزایر قرار گرفته بودند.
همچنین در هیئت داوران امسال، در کنار شیرین ابوالنجا، منتقد و استاد ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی دانشگاه قاهره، افرادی چون همفری دیویز، مترجم ادبیات عرب، ثائر دیب، مترجم و نویسنده و منتقد ادبی، سماح سلیم، مترجم و استاد ادبیات دانشکده ادبیات آفریقا، خاورمیانه و جنوب آسیا دانشگاه راتگرز و هبه شریف نویسنده و منتقد و کارشناس مطالعات فرهنگی نیز حضور داشتند.
نجیب محفوظ (۱۹۱۱ تا ۲۰۰۶) که این جایزهی ادبی به یاد او نامگذاری شده، از برجستهترین نویسندگان عرب معاصر و برندهی جایزهی نوبل ادبیات سال ۱۹۸۸ است. از جمله آثار او میتوان از رمانهای سهگانهی قاهره و قصههای محلهی ما نام برد.
نویسنده: بتول فیروزان