بلاگ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت

موقعیتی به نام زندگی | هنر ظریف روایت شخصی 

موضوع خودزندگی‌نامه‌نویسی همیشه تعریفِ خود است، ولی نمی‌شود که تعریفِ خود در خلأ باشد. خاطره‌پرداز هم  مثل شاعر و رمان‌نویس باید درگیر جهان باشد، چون درگیری تجربه می‌آورد، تجربه خِرد می‌آورد، و سرآخر، خرد، یا در واقع حرکت به سوی آن است که به حساب می‌آید. شاعر و رمان‌نویس و خاطره‌پرداز، هر سه، باید خواننده را متقاعد کنند که دانش و خِردی دارند و صادقانه می‌نویسند. نویسنده‌ی روایت شخصی، علاوه بر این‌ها، باید خواننده را قانع کند که راوی موثقی هم هست.

بلاگ, پرسش‌هایی از روایت, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره, سفرنامه, مدرسه‌ی روایت, ...

از حاشیه به متن | خودروایتگری زنانه در بستر تاریخ 

خودروایتگری زنانه پدیده‌ی نوپا و کم‌سابقه‌ای نیست. با این‌که در طول تاریخ، مردها عموماً فرصت و مجال بیشتری برای گفتن قصه‌هایشان داشته‌اند، زنان هم همیشه راهی به روایت‌های خودزندگی‌نامه‌ای باز کرده‌اند؛ خودنگاری‌هایی که کانون توجه‌شان «خود بودن» یا «کسی بودن» است. خودروایتگری‌ زنانه حول محور «خود زنانه» می‌گردد و سوژه‌های خودزندگی‌نامه‌ای در هر دوره، به فراخورِ اوضاع و احوال خود و روزگارشان، از ژانرهای مختلف خودروایتگری و خودنگاری برای صورت‌بندی و بازنماییِ این خود بهره گرفته‌اند این مطلب بی‌کاغذ اطرافْ شرحی مختصر از تاریخچه‌ی خودروایتگری زنان در جهان غرب، از آغاز تا قرن نوزدهم، است.

بلاگ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره, مدرسه‌ی روایت

خاطره، بدن و روایت خود ‏ 

وقتی از خودزندگی‌نگاری و روایت خود حرف می‌زنیم، گاهی از یاد می‌بریم که این «خود» بدن مادی هم دارد؛ بدنی که کانونِ فیزیکیِ تجربه‌ی انسانی است و بخواهیم یا نخواهیم، نمی‌شود نادیده‌اش گرفت. اما این را هم نمی‌شود نادیده گرفت که گفتمان‌های فرهنگی‌ و اجتماعی (و گاهی حتی سیاسی) تعیین می‌کنند در مطالعات فرهنگی، کدام جنبه‌های بدن معنادار ‌شوند و در معرض دید دیگران‌ قرار ‌بگیرند و به چشم بیایند و در مقابل، درباره‌ی کدام جنبه‌ها حرف نزنیم. بنابراین شاید بشود گفت علاوه بر کالبد مادی و خیالی، بدنی اجتماعی و سیاسی هم وجود دارد: مجموعه‌ا‌ی‌ از گرایش‌ها و گفتمان‌های فرهنگی که معانی عام و همگانی بدن را در گذر زمان تثبیت کرده‌اند و بر این اساس، نوع خاصی از مناسباتِ قدرت را پدید آورده‌اند. با این تفاصیل، نوشتن/ننوشتن از بدن همیشه معانی و دلالت‌هایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، فراتر از آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد، دارد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، دریچه‌ای به مباحث مربوط به روایت بدن می‌گشاید.