بلاگ, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, مدرسه‌ی روایت, منظومه‌ی کتاب‌های نشر اطراف

روایتگری زنانه در دوران معاصر | از خوراک‌نگاری تا روایتِ فاجعه 

روایتگری زنانه و خودروایتگری زنانه گرچه پدیده‌ی نوپایی نیست، در دوران معاصر به قالب‌های نوین و گوناگونی درآمده که سوژه‌ی خودزندگی‌نامه‌ایِ زنانه را در جایگاه‌هایی متفاوت می‌نشاند. «خود زنانه»ای که در این قالب‌ها جلوه‌گر می‌شود با آنچه در دوران پیشامدرن دیده‌ایم تفاوت دارد و راه‌های متفاوتی برای رخ‌نمایی پیدا می‌کند. زنان دوران معاصر ــ خواه سیاستمدارانی مثل هیلاری کلینتون و آنگلا مرکل و بی‌نظیر بوتو و خواه چهره‌های فرهنگی و ادبی‌ای مثل آذر نفیسی و آلیسیا پارتنوی و جون دیدیون ــ مدام روایت‌هایی نو از تجربه‌ی زنانگی عرضه می‌کنند. پیش از این، در مطلب «از حاشیه به متن؛ خودروایتگری زنانه در بستر تاریخ» درباره‌ی تاریخچه‌ی خودروایتگری و روایتگری زنانه در جهان غرب گفته‌ایم و در این مطلب سراغ قالب‌های جدیدتر و مدرن‌تر آن می‌رویم. برای مطالعه‌ی مفصل‌تر درباره‌ی این موضوع و آشنایی با بعضی از بهترین نمونه‌هایش پیشنهاد می‌کنیم به کتاب ادبیات من مراجعه کنید.

بلاگ, خودزندگی‌نامه, درباره‌ی روایت‌های غیرداستانی, زندگی‌نگاره, مدرسه‌ی روایت

خاطره، بدن و روایت خود ‏ 

وقتی از خودزندگی‌نگاری و روایت خود حرف می‌زنیم، گاهی از یاد می‌بریم که این «خود» بدن مادی هم دارد؛ بدنی که کانونِ فیزیکیِ تجربه‌ی انسانی است و بخواهیم یا نخواهیم، نمی‌شود نادیده‌اش گرفت. اما این را هم نمی‌شود نادیده گرفت که گفتمان‌های فرهنگی‌ و اجتماعی (و گاهی حتی سیاسی) تعیین می‌کنند در مطالعات فرهنگی، کدام جنبه‌های بدن معنادار ‌شوند و در معرض دید دیگران‌ قرار ‌بگیرند و به چشم بیایند و در مقابل، درباره‌ی کدام جنبه‌ها حرف نزنیم. بنابراین شاید بشود گفت علاوه بر کالبد مادی و خیالی، بدنی اجتماعی و سیاسی هم وجود دارد: مجموعه‌ا‌ی‌ از گرایش‌ها و گفتمان‌های فرهنگی که معانی عام و همگانی بدن را در گذر زمان تثبیت کرده‌اند و بر این اساس، نوع خاصی از مناسباتِ قدرت را پدید آورده‌اند. با این تفاصیل، نوشتن/ننوشتن از بدن همیشه معانی و دلالت‌هایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، فراتر از آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد، دارد. این مطلب بی‌کاغذ اطراف، که از کتاب ادبیات من برگرفته شده، دریچه‌ای به مباحث مربوط به روایت بدن می‌گشاید.