روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان

کتاب با پرتقال درهم بود | قصه‌های یک کتابخانه 

‏ کتابخانه‌ی آیت‌الله مرعشی نجفی در قم یکی از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های ایران است و گنجینه‌ای از کتاب‌های نفیس و کهن را در خود جای داده ‏است. قصه‌ی پیدا کردن و خریدن و یک‌جا جمع کردن این کتاب‌ها قصه‌ی پرماجرایی‌ست. سید محمد مرعشی، فرزند آیت‌الله مرعشی نجفی، در این ‏مطلب کمی از سختی‌ها و شیرینی‌های این تلاش چنددهه‌ای می‌گوید.‏

روایت آدم‌ها و بچه‌هایشان

مومیایی‌ها | من، دخترم و مرگ 

توضیح مرگ، مخصوصاً مرگ آدم‌های آشنا، برای بچه‌ها از آن کارهای سختی‌ست که بیشتر پدرها و مادرها را می‌ترساند. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایتی‌ست از مواجهه‌ی ریوکا گالچن با معنا و مفهوم «مرگ» در ذهنِ دختر خردسالش.

روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان

جادوی کتاب | نامه‌هایی به خواننده‌ی جوان ‏ 

نامه‌هایی که این‌جا می‌خوانید از میان نامه‌های منتشرشده در کتاب شتابِ بودن: نامه‌هایی به خواننده‌ی جوان انتخاب شده‌اند. این نامه‌ها را بعضی از سرشناس‌ترین شخصیت‌های حوزه‌ی علم و فرهنگ و اندیشه ــ‌نویسنده‌ها، هنرمندان، دانشمندان، کارآفرینان و فیلسوفان‌ــ برای کودکان و نوجوانان کتاب‌خوان نوشته‌اند و ماریا پوپوا گردآوری‌شان کرده است. مضمونی که مثل نخ تسبیح همه‌ی این نامه‌ها را به هم وصل می‌کند عشق به کتاب و کتاب‌خوانی‌ست و خواندن این نامه‌ها برای بزرگسالان عاشق کتاب هم خالی از لطف نیست.

دسته‌بندی نشده, روایت آدم‌ها و سفرهایشان, مجله‌ی ادبیات مستند

خرده‌روایت‌هایی از سفر | مقصد: زمین 

نیکوس هاجیکاستیس که سال 2003 میان‌سالی شغلش را رها کرد تا دور دنیا سفر کند در رشته‌ی فیزیک تحصیل کرده و بیش از یک دهه مدیر بزرگ‌ترین گروه رسانه‌ای زادگاهش، قبرس، بوده است. ابتدا قرار بود ۹۸ هفته‌ در سفر باشد اما سفرش ۳۳۹ هفته، یعنی شش سال و نیم، طول کشید و حاصل این سفرِ اودیسه‌وار کتابی با عنوان مقصد زمین: فلسفه‌ی سفر از دید یک جهانگرد شد. این‌جا گزیده‌ای از روایت‌های جذاب او از سفرش را می‌خوانید. این کتاب در دست ترجمه است.

کرونا و کتابخوانی قاسم فتحی ناصر گلپسند
روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

فروپاشی در قطع وزیری | روایتی از قرنطینه‌ی خانگی یک عشق کتاب 

تعلّق جنون‌آمیز و افراطی به هرچیزی مستعد ساخت مایه‌ی شرّ و ناخوشی در زندگی‌ است، فرو رفتن به انتهای گودال سرزنش‎‌ها و تحقیرها و ناکامی‌ها. از نظر ناظر بیرونی که علاقه‌ی مشترکی به کتاب ندارد، تعلّق و وابستگی به کتاب را می‌توان سرلیست این شر نامید. علاقه‌ای که به ‌نظر خیلی‌ها نه عایدی دارد و نه آینده‌ای و حالا دیگر خیلی‌ هم دِمُده و عقب‌‎افتاده جلوه می‌کند. کتاب‌ها بعد از مدتی، به‌خصوص در زندگی زناشویی، ماندگاری اجناس لوکس و زیبا و دوست‌داشتنی را از دست می‌دهند و در قامت هیولا ظاهر می‌شوند. زندگی برای یک‌طرف هیجان‌انگیز و برای دیگری ملال‌آور می‌شود. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایتی است از روزهای قرنطینه‌ی یک عاشق کتاب، که با قرنطینه‌ی خانگی بقیه فرق دارد.

داستان در عکاسی, قصه‌گویی و حوزه‌های مختلف, مجله‌ی ادبیات مستند

عکس در مقام روایت | از بازنمایی تا بازآفرینی 

گرچه خیلی‌ها عکس را آینه‌‌ای بی‌طرف برای بازنماییِ واقعیت تصور می‌کنند، تحلیل این مدیوم از منظر روایت‌شناسانه چنین تصوری را رد می‌کند. در واقع، عکاس هنگام عکس گرفتن تصمیم‌هایی که درباره‌ی قاب‌بندی، فاصله‌ی دوربین از سوژه، زاویه‌ی عکس و جزئیات نورپردازی می‌گیرد که همگی دلالت‌های گوناگون ایدئولوژیک و گفتمانی دارند و به واسطه‌ی این دلالت‌ها روایتی ضمنی می‌آفرینند. به عبارت دیگر، عکاس در نقش راوی ظاهر می‌شود و با عکسی که پیش چشم‌مان می‌گذارد روایتی از واقعیت عرضه می‌کند که بر نظام ارزشی خاصی استوار است. در جهانی که مدام تصویری‌تر می‌شود، توجه به این ماهیت روایی عکس زمینه را برای فهم بهتر فرهنگ معاصر فراهم می‌کند.

جستار ‌های زندگی روزمره, دسته‌بندی نشده, روایت آدم‌ها و شهرهایشان

دیدار اتفاقی با دوست خیالی | نظریه‌ای در باب سرشلوغی ‏ 

سرشلوغی و وقت نداشتن حالا یکی از شاخصه‌های زندگی شهری مدرن شده. اما این سرشلوغی همیشگی و تمام‌نشدنی از کِی و از کجا به ‏زندگی ما آمده؟ آدام گاپنیک در جستار «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» سراغ همین موضوع رفته و آنچه در ادامه می‌خوانید برشی‌ست از همین ‏جستار. ‏

کرونا تاوان ابهام
جستار روایی, جستار ‌های زندگی روزمره, روایت آدم‌ها و رنج‌هایشان

تاوان ابهام | کرونا و ناهماهنگی شناختی 

همه‌گیری کویدـ‌19 یا همان کرونا شکل و شمایل زندگی همه‌ی مردم جهان را تغییر داده است. علاوه بر جنبه‌های اقتصادی و مادی بحران، ‏روابط انسانی و اجتماعی که زمانی تسکینی برای خیلی از دردهای ما بوده‌اند، بنا به ضرورت، محدودتر شده‌اند و همین موضوع به نوعی ‏ناهماهنگیِ شناختیِ جمعی انجامیده است. النور مورگان، روانشناس انگلیسی، در این جستار سراغ همین موضوع رفته و گرچه نگاهش عمدتاً ‏بر نمونه‌ی خاص همه‌گیری کرونا در انگلستان و ناکارآمدی دولت این کشور در مواجهه با این بحران متمرکز است، خواندنش خالی از لطف ‏نیست. ‏

روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره

بُرد همیشه از آن زندگی‌ست ‍| قهرمان‌ها و عادی‌ها در کتاب‌فروشی 

خیلی از ما در برهه‌ای از زندگی‌مان خیال باز کردن یک کتاب‌فروشی را در سر پرورانده‌ایم و با رؤیای آن زندگی کرده‌ایم. آناتول برویارد هم در شب‌های ‏سردِ یوکوهاما به کتاب‌هایی فکر می‌کند که مثل قوم‌وخویشی که آن‌ها را هرگز ندیده وهم‌انگیز و خیال‌انگیزند. او در متن پیشِ‌ رو از زندگی و ادبیات ‏می‌گوید و از کتاب‌فروشی‌ای که این دو را به هم پیوند می‌دهد‎.‎

روایت آدم‌ها و بازی‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

مرثیه‌ای برای المعلم یا چطور می‌توان از Assassin’s Creed شکست خورد؟ 

  دسته‌ی کنسول را که دستت ‌می‌گیری و قهرمانِ روایت را کنترل می‌کنی، سفر قهرمان می‌شود سفر تو و موانع و کشمکش‌های راه را پا به پایش تجربه می‌کنی. این همذات‌پنداریِ عمیقْ بازی رایانه‌ای را یکی از قدرت‌مند ترین رسانه‌های روایت می‌کند. این نوشته روایتی از همین تجربه است؛ روایت شخصیِ کسی ‌که ماه‌ها با ‌قصه‌ی یک بازی کامپیوتری درگیر می‌شود.

نقشه هایی برای گم شدن a field guide to getting lost ربکا سولنیت ربه کا سولنیت نیما مهدیزاده اشرفی نیما م. اشرفی نشر اطراف جستار روایی مجموعه جستار انتشارات اطراف جستارهایی درباره طبیعت نقد ادبی جستار فلسفی خاطره پردازی ربکا سالنیت
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, مجله‌ی ادبیات مستند

معرفی آثار هنری مطرح‌شده در کتاب “نقشه‌هایی برای گم شدن” 

ربکا سولنیت در مجموعه جستار نقشه‌هایی برای گم شدن (۲۰۰۵) به آثار متعددی اشاره می‌کند که در ادامه نمونه‌ای از آن‌ها را مشاهده می‌کنید.

عکس های آفتابی برایان ساندرز بریان سندرز سفرنامه اربعین پیاده روی کربلا روایت مستند سفرنامه کانادایی به عراق
روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

نشانه‌ای‎ ‎آفتابی برای‎ ‎سرزمین‌های‎ ‎ابری | روایتی از پیاده‌روی اربعین 

شهریور 97، یک روز پشت میز کارم در ایمیل‌ها دنبال عکسی با کلیدواژه‌ی اربعین می‌گشتم که به ایمیل خوانده‌نشده‌ی یک سایت گردشگری برخوردم. درخواست یک دانشجوی مطالعات سیاسی دانشگاهی معروف در کانادا بود برای پیدا کردن همسفر پیاده‌روی اربعین. فکر کردم که این راه را من همیشه با همراهانی شبیه خودم رفته‌ام و این می‌تواند فرصت خوبی برای درک نگاهی بیرونی به این رویداد باشد. درجا اعلام کردم که با تسلطم به عربی و انگلیسی می‌توانم کمکت باشم. آنچه این‌جا نوشته‌ام روایتی است از همراهی شش‌روزه‌ی من و دوستم کمیل با برایان ساندرز کانادایی در سفر اربعین. نگاه‌های بیرونی و همراه‌شدن با کسی که لزوماً با پیشینه و تعصب شیعی بزرگ نشده است یک بار دیگر عیار ارزش‌هایی را که به آن‌ها خو کرده‌ایم نشان‌مان می‌دهند و از آن سو،‌ راه را برای انتقال واضح‌تر پیام امام شهید هموار می‌کنند.

روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

ساکن شهری که کتابخانه‌اش من را می شناسد 

آدم‌هایی که دائم به کتابخانه می‌روند بعد از مدتی با کتابدارها، با اعضای همیشگی، با همسایه‌ها و مغازه‌دارهای اطرافش عیاق می‌شوند. قرارومدارهایشان از آن به بعد آن‌جا متمرکز می‌شود و دیگر همه می‌دانند باید کجا پیدایشان کنند. کم‌کم گوشه‌های دنج کتابخانه را پاتوق خودشان می‌کنند. روایت زیر تعلّق‌خاطر و تأملات یکی از همین اعضای کهنه‌کار و ثابت کتابخانه است که جزئیاتی مثل برگه‌ی یادآوری کتاب‌ها او را به خیالاتِ مختلفی کشانده است.

ربه‌کا سولنیت آبی دوردست ربکا سولنیت جستار روایی انتشارات اطراف نیما م. اشرفی
جستار ‌های زندگی روزمره, مجله‌ی ادبیات مستند

آبی دوردست | بازنماییِ حسرت و اشتیاق در هنر 

ربکا سولنیت از رنگ آبی دوردست چشم‌اندازهای طبیعی و بازنمایی‌اش در آثار هنری به حس اشتیاق و حسرت انسانی پل می‌زند؛ حسی که شاید جزء ذاتی وضعیت انسانی باشد.

استارت‌آپ روایت کسب و کار خاطرات شغلی حباب استارت‌آپ دن لیونز Disrupted: My Misadventure in the Start-Up Bubble by Dan Lyons
روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

مصائب من در حباب استارت‌آپ | پیش‌گفتار نویسنده 

اسطوره و اسطوره‌سازی در سیلیکون‌ولی خیلی رایج است. این متن را نوشتم تا دید واقع‌بینانه‌تری از زندگی درونِ یک استارت‌آپ «تک‌شاخ» ارائه دهم و اسطوره‌های عامه‌پسندی را که در مورد کارآفرین‌های قهرمان وجود دارد بر هم بزنم. رهبران «هاب‌اسپات» قهرمان نبودند، بلکه یک مشت فروشنده و بازاریاب شارلاتان بودند که قصه‌ی خوبی درباره‌ی فناوریِ انقلابیِ جادویی سر هم کردند و با فروش سهام شرکتی که هنوز هم هیچ سودی نداشته، ثروتمند شدند.

امین شیرپور روایت خدمت سربازی خاطرات سربازی
روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

از کتاب‌ها معاف نمی‌شویم 

خوره‌ی کتاب‌ها و کتابخوان‌های اصیل همیشه راهی برای همراه بردن کتاب‌ها و جادادنش در کوله و جیب پیدا می‌کنند ولی موقعیت‌هایی هست که هیچ کاری‌اش نمی‌شود کرد و سربازی حتماً از سخت‌ترینِ این موقعیت‌هاست. روایت امین شیرپور از زنده ماندن کتاب‌ها در پادگان سنندج شاید خاطره‌ی خیلی‌های دیگر هم باشد.

A Field Guide to Getting Lost Rebecca Solnit آبی بین‌المللی کلن ایو کلن جستار روایی ربکا سولنیت روایت غیرداستانی نقشه‌هایی برای گم شدن نیما م. اشرفی
پربازدیدترین‌های بی‌کاغذ, مجله‌ی ادبیات مستند

خیز ایو کلن به سوی خلأ | اولین قدم برای لمس آسمان 

ایو کلن یکی از آن هنرمندان مناقشه‌انگیز بود و هست؛ بلندپرواز، عارف‌مسلک، بازیگوش و گاهی هم کج‌خلق. زندگی کوتاهش پر بود از تجربه‌هایی که به جنون تنه می‌زدند و ریسمانی که این تجربه‌ها را، مثل دانه‌های تسبیح، به هم وصل می‌کرد عشقش به آسمان و…

رمان پسر رولد دال مزغبه
روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

تصویر خانواده‌ام در آینه‌ی کتاب رولد دال 

مهاجرت تجربه‌ای بسیار شخصی و شاید به شکلی تناقض‌آمیز، بسیار مشترک است. بسرات مزغبه در این جستار شرح می‌دهد که چگونه طنین درد فراق و نیاز به تعلّقی را که در نقش دخترکی سیاه‌پوست و دور از وطن حس کرده، در کتاب پسر رولد دال…

مادرانگی امیلی امرایی سوزان سانتاگ و پسرش انتشارات اطراف هقته چهل و چند مادری، روایت مادری، امیلی امرایی، جستار شخصی، جستار روایی، روایت آدم‌ها و بچه‌هایشان
روایت آدم‌ها و بچه‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

من و مُف دماغ پسر خانم سونتاگ 

مادرانگی برای زن‌های شاغل، علاوه بر همه‌ی دغدغه‌های معمول بچه‌داری، با دغدغه‌ی دیگری هم همراه است: چطور بین انتظارات جامعه و وظایفی که بر دوش «مادر» می‌گذارد و الزامات کار حرفه‌ای تعادل ایجاد کنم؟ برای زن‌هایی که کار خلاقه می‌کنند، وضع پیچیده‌تر هم می‌شود. امیلی امرایی، نویسنده و مترجم، این‌جا از تجربه‌ی بندبازی خودش میان این دو نقش می‌گوید.

ایتالو کالوینو ویلیام ویور روایت مترجم
روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

کالوینو به روایت مترجمش 

نمی‌خواهم بگویم ایتالو کالوینو نمی‌توانست صمیمی بشود. جدا از سکوت‌هایش، خنده‌هایش را هم یادم هست، که اغلب به خاطر اتفاقی که در کار مشترک‌مان می‌افتاد پیش می‌آمد. یادم هست یک بار کالوینو هدیه‌ای بهم داد، یک کتاب نفیس کوچک درباره‌ی یکی از نقاشی‌های لورنزو لوتو از جرومِ قدیس که تازگی بازیابی شده بود. داخل کتاب کالوینو با خط خودش برایم نوشته بود: «برای بیل، مترجمِ قدیس.»

نفیسه مرشدزاده پیرمرد خواب شیرها را می‌دید پایان داستان پایان‌بندی قصه‌ها
روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

پیرمرد خواب شیرها را می‌دید 

قصه‌های خوب چطور تمام می‌شوند؟ نویسنده نقطه را کجا می‌گذارد؟ از کجا می‌فهمد دیگر به مقصد رسیده؟ نفیسه مرشدزاده از پایان روایت‌های خوب می‌گوید؛ پایانی که شاید باید بازِ باز باشد، چون روایت‌های خوب مدام باید بروند جلو. ده‌‌تایی کتاب گرفته‌‌ام، امانت در سالن. کتاب‌‌‌ها…

روایت آدم‌ها و باورهایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

به نیابتِ کربلایی محمد‌رحیم | روایت شادروان روح‌الله رجایی از سفر کربلا 

بابابزرگم کربلایی محمدرحیم، اگر کشاورز ساده‌ای نبود، داستان‌نویس مشهوری می‌شد بس که هر اتفاقی را دقیق و جذاب تعریف می‌کرد. قهارترین داستان‌گویی بود که در عمرم دیده‌ام. نقل شاهنامه را طوری برایمان می‌گفت که انگار خودش کنار رستم شمشیر زده و پابه‌پایش جنگیده است. شب‌نشینی‌های روستای اَسفاد به شاهنامه‌خوانیِ او می‌گذشت. در قصه آن‌قدر فرو می‌رفت که وقت کفن پوشیدن سیاوش قطره‌ی اشکش هم می‌ریخت. تن صدا، انتخاب کلمات، حالت چهره، حرکت دست‌ها و تمام شگرد‌های روایت‌گری‌ را گمانم به ارث برده بود. محمدرحیم قصه‌گویِ مادرزاد بود اما من میان تمام حکایت‌هایش، عاشق خاطراتش از سفرهای چندباره به کربلا بودم. جوری با جزئیات تعریف‌شان می‌کرد که می‌توانستم لحظه به لحظه‌ی سفرش را پیش چشمم ببینم.