نقد و بررسی «کآشوب» در مشهد


هفته‌ی گذشته نشستی به منظور نقد و بررسی کتاب «کآشوب» در فرهنگسرای رسانه‌ی شهر مشهد برگزار شد. در این نشست ابتدا خانم الهام حبشی، یکی از نویسندگان نشریه‌ی «جیم» و روزنامه «خراسان»، پس از خواندن بخشی از کتاب «کآشوب» گفتند که این کتاب به دلیل آوردن ۲۳ روایت شخصی از آدم‌های مختلف جذابیت خاصی دارد اما برخی از «داستان‌»های آن به فرجام مورد انتظار ایشان نمی‌رسند: «جدا از این‌که بعضی از داستان‌ها ( کاری به نویسنده ندارم. بعضی‌هایشان نویسنده‌ی محبوب خود من هم هستند) در یکی دو صفحه داستان تمام می‌شود؛ در حالی که داستان هنوز مبهم است و تا می‌خواهی متوجه شوی چه اتفاقی می‌افتد، داستان به پایان می‌رسد. یا در خیلی جاها پرش می‌کنیم و یا مطلب تکراری است و ممکن است باعث خستگی خواننده شود. ولی از آنجایی که این سبک روایت خیلی جدید است و تجربه‌ی شخصی افراد را بیان کرده، از نظر من خیلی جالب بود و امیدوارم ادامه داشته باشد.»

خانم محبوبه عظیم‌زاده، ، شاعر و روزنامه‌نگار، نیز بخش دیگری از کتاب را برای حاضران در این نشست خواندند و پس از آن کآشوب را به خاطر سبک جدید روایتش خواندنی دانستند اما به نظرشان برخی از این روایت‌ها آن‌طور که باید اثرگذار نبوده‌اند: «من به‌شخصه، دنبال چیزهای عجیب‌تر و جدیدتری در بین این روایت‌ها بودم. چیزهایی که به من ضربه‌ی عمیق‌تری بزند. البته من از تک‌تک روایت‌هایی که خواندم لذت بردم و جاهایی هم اشک ریختم. ولی باز هم می‌گویم؛ دنبال یک سری چیزهای کوبنده‌تری بودم.»

پس از ایشان آقای آرش شفاعی، روزنامه‌نگار و شاعر، نیز بخشی دیگر از این کتاب را خواندند و به شعری از محتشم کاشانی اشاره کردند که نام این کتاب برگرفته از آن است. ایشان در ادامه‌ی سخنرانی‌شان درباره‌ی لزوم گسترش تک‌نگاری و نمایش فردیت در روایت صحبت کردند و به این نکته اشاره کردند که در این مجموعه ما با مستندنگاری که زیرژانری از ادبیات غیرداستانی است طرف هستیم و سازوکار این ژانر با ژانر داستانی متفاوت است و طبیعی است که انتظار دوستان از فرجام داستان و تحول مخاطب برآورده نشود: «ادبیات غیرداستانی در همه جا پیشرو و پیشرفته و مورد توجه و پول‌ساز و مقدم بوده است. در کشور ما به دلیل تسلط روایت‌های کلان و شکسته نشدن روایت‌ها، خیلی به روایت‌های شخصی توجه نداشته‌ایم. مثلاً صحبت‌هایی که بعضی از دوستان کردند در مورد تحول و… در حوزه‌ی خاطره نگاری قرار می‌گیرد و زندگینامه نویسی که در حقیقت مستندنامه نویسی نیست. مستندنامه نویسی همین است که یکی در معرض یک اتفاق باشد؛ مثل روایت‌های این کتاب… کآشوب و اساساً نشر اطراف توانسته این فردیت و این مدیوم را تا حدودی با این کتاب و کتاب‌های دیگری که منتشر کرده است گسترش دهد… و اگر حرکت به سمت مستندنگاری جدی گرفته شود، پایه بسیار خوبی برای ادبیات داستانی خواهد بود.»

پس از ایشان آقای علی باقریان، پژوهشگر و روزنامه‌نگار حوزه‌ی اندیشه، قطعه‌ای دیگر از کتاب کآشوب را قرائت کردند و این نکته را مطرح کردند که مواجهه با دین و مذهب نباید لزوماً از مسیر «تحقیق» و «تبلیغ» عبور کند، بلکه می‌توان مانند نمایشنامه‌ی «مجلس ضربت‌زدنِ» بهرام بیضایی روایتی غیرمستقیم از اصل ماجرا ارائه داد و در عین حال به مسائل درحاشیه‌مانده  اما مهم توجه داشت.

آقای علی زارع نیز آخرین سخنران این نشست بودند و در پایان سخنانشان اشاره کردند که نقد دوستان بیشتر معطوف به برخی از روایت‌هاست و نه کل مجموعه: «به نظر من خانم مرشد زاده عبارت خوبی انجام داده‌اند و این شروع، مطلع خوبی است. کلاً نشر اطراف با این‌که نشر جوانی است، اما تا کنون موفق عمل کرده است. من چند کتاب از نشر اطراف خوانده‌ام و همه‌شان خوب و موفق بوده‌اند. سوژه‌ای که خانم مرشد زاده انتخاب کرده‌اند که در زمینه‌ی عاشوراست، برای برخی تم است، برای برخی ژانر است و برای برخی پارادایم. با این نگاه افراد خیلی کمی به سراغ این سوژه رفته‌اند و به نظر من این کتاب خیلی سریع توانسته جایش را در حوزه نشر باز کند؛ چنان‌که این کتاب چاپ هفتمش است.»

 

گزارش خبرگزاری رضوی از این نشست: «گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب/ کآشوب در تمام ذرات عالم است»

گزارش آتی نیوز: «کآشوب»، همه را مجاب به خواندنش می‌کند

گزارش شهرآرا آنلاین: محفل «کآشوب»

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *