یک تجربه از کرونا و کتاب‌فروشی‌ها در ووهان

در تعطیلات اجباری و قرنطینه هیچ کس خوشحال نیست. در این شرایط آن‌هایی که از قبل کتاب‌خوان بودند برنامه‌ی کتاب‌خوانی دارند و بسیاری از کسانی که اهل مطالعه نبودند هم برای پر کردن وقت و جلوگیری از افسردگی، سر خودشان را به کتاب‌ خواندن گرم کرده‌اند. با این حال کتاب‌فروش‌ها با چالشی جدی روبه‌رو شده‌اند. بعضی‌ از کتاب‌فروش‌های ووهان توانستند همین موقعیت سخت را تبدیل به یک فرصت کنند.

آمار شانگهای نشان می‌دهد که کرونا تا پنجم فوریه ۹۰/۷ درصد کتاب‌فروشی‌ها را تعطیل کرد و آن‌ها را تا مرز ورشکستگی پیش برد. اما یک کتاب‌فروشی روز هفتم فوریه برنامه‌ی زنده‌ی دوساعته‌ای گذاشت و در آن برای پدر و مادرها کتاب‌های کمک‌آموزشی دوره‌ی ابتدایی و متوسطه را معرفی کرد. از طرفی برای سرگرم کردن مردم فیلم‌هایی از پشت صحنه کتاب‌فروشی‌اش آماده کرد. چیزهایی مثل این‌که ما کتاب‌فروشی را چطور می‌چرخانیم و کتاب‌ها را به چه ترتیبی دسته‌بندی می‌کنیم. هدف او از این کارها کسب درآمد نبود. صرفا با آگاهی‌بخشی باعث شد روحیه‌ی خودش و دیگران بهتر و ارتباطش با مشتریان قبلی و مشتریان بالقو‌ه‌ی بعدی استوار شود.

طبق آمار از ۲۴ ژانویه کتاب‌فروشی‌ها پنج میلیون یوهان (معادل ۷۲۰ میلیون دلار) ضرر کرده‌اند. این کتابفروش‌ ووهانی گفته وظیفه‌ی ما فقط کتاب فروختن نیست. در واقع ما در حوزه‌ای از دانش و اطلاعات با مردم سروکار داریم و حالا که در قرنطینه هستیم باید راه جدیدی پیدا کنیم. من سعی کردم با مخاطبان همچنان در ارتباط باشم. چون برای ایجاد این ارتباط تلاش و هزینه کرده‌ام و برایم مهم است که در دوره‌ی قرنطینه رابطه‌ام را با مشتریانم از دست ندهم تا پس از این بحران ارتباط‌مان از بین نرفته باشد. درست است که به خاطر قرنطینه ارتباط فیزیکی قطع شده ولی سرلوحه‌ی کار کتاب‌فروشی‌ها در این زمان باید محکم کردن ارتباط مجازی باشد تا وقتی به حالت عادی زندگی برمی‌گردیم ارتباط فیزیکی‌‌مان با مشتری‌ها از بین نرفته باشد.

بیماری که با کتاب به جنگ کرونا رفته
بیماری که با کتاب به جنگ کرونا رفته

یک کتاب‌فروشی زنجیره‌‌ای هم بعد از قرنطینه شدن یوهان و بسته شدن شعبه‌هایش در این شهر، یک جامعه‌ی آنلاین ساخت و کسانی را که در یوهان و شهرهای دیگر چین مشتری‌اش هستند تشویق ‌کرد تا تجربه‌هایشان از خواندن کتاب‌ها را بگویند. در این برنامه با این‌که مشتری‌ها نمی‌توانند کتاب بخرند و به کتاب‌فروشی سر بزنند، ارتباط‌شان با کتاب و کتاب‌خوانی قطع نمی‌شود. در همان فضای مجازی خلاصه‌ای از کتاب را می‌نویسند و به این ترتیب ارتباط‌شان را با فروشگاه زنجیره‌ای حفظ می‌کنند.

این فروشگاه زنجیره‌ای می‌داند که در کوتاه‌مدت نمی‌تواند از این اتفاق سود مالی ببرد اما با تغییر شکل و انعطاف فعالیت کتاب‌فروشی تلاش می‌کند از فواید آتی بانشاط نگه‌داشتن فرهنگ کتاب‌خوانی بهره ببرد و نشان می‌دهد که به عنوان یک نهاد فرهنگی اگر منعطف باشد سرپا خواهد ماند. این‌جا پای منفعت جمعی در میان است و این کتاب‌فروشی در راه اشاعه‌ی دانش دست به فعالیتی جدید زده است.

رییس اتحادیه‌ی کتاب‌فروش‌ها گفته کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند از موقعیت قرنطینه استفاده کرده و محتوای کتاب‌ها را بسیار عمیق‌تر به مشتریان منتقل کنند. تاکنون فقط کتاب فیزیکی و کاغذ و جوهر در اختیار مردم می‌گذاشتند اما حالا می‌توانند نقش فعال‌تری بین انتشارات و خواننده‌ها ایفا کنند و محتوای کتاب‌ها را به مخاطبان معرفی کنند.

منبع

۱ دیدگاه

  • ما در این روزها یک گروه کتابخوانی خانوادگی راه انداختیم. گروه را به نیت سه نوجوان خانواده تشکیل دادم ولی تعداد غیر نوجوان‌ها بیشتر شد. اسم گروه شد همه! چرا؟ چون سه نوجوان گروهمان که هسته اصلی گروه هستند اسم‌هایشان هستی، محراب و هلیا است. حرف اول اسم‌هایشان می‌شود: همه! گاهی همه را با تشدید می‌خوانیم و ملیکا، که چند سالی از نوجوانی‌اش گذشته، را در نام گروه می‌آوریم. تا حالا، دو تا کتاب خوانده‌ایم و تا چند روز دیگر خواندن کتاب سوم را شروع می‌کنیم.
    در این روزها، همراه یک گروه کتابخوانی نوجوان دیگر نیز هستم: نوجوان‌های انجمن روشنگران فردای کودک. بعد از تمام شدن کتاب دوم، بچه‌ها بین دو کتاب، کتاب نامه را انتخاب کردند. الان اولین نامه کیتلین به مارتین رسیده و مارتین هم پاسخ نامه او را فرستاده است. دخترهای نوجوان از خواندن نامه واقعا لذت می‌برند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *