پیرنگ اصطلاح پیچیدهای است. در زبان انگلیسی اغلب منظور از پیرنگ همان قصه است. در سنتهای زبانی دیگر (عموماً در زبانهای اروپایی) پیرنگ را معادل ترتیب چینش رخدادهای قصه در روایت میدانند. کاربرد دیگر این اصطلاح برای اشاره به زنجیرهی رخدادهایی است که در قصه رابطهی علّی با یکدیگر دارند. اما اگر این تعریف را مبنا قرار دهیم، اصطلاح رایج «پیرنگ اپیزودی» متناقض خواهد بود، زیرا در این بافت «اپیزودی» عموماً به معنای رخدادهایی است که «از لحاظ علّی نامربوطاند». مفهوم پیرنگپردازی نیز به این تعریف شبیه است. ریکور پیرنگپردازی را اینطور تعریف میکند: «عملیاتی که پیکربندی خاصی از دل یک توالی ساده بیرون میکشد». آخرین کاربرد رایج اصطلاح پیرنگ برای اشاره به نوع داستان است (پیرنگ انتقام یا پیرنگ ازدواج). اصطلاح اَبَرپیرنگی ــ که من استفاده میکنم ــ از جنس همین آخرین کاربرد اصطلاح پیرنگ است.
بدون دیدگاه