روایت آدم‌ها و حرفه‌شان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

جهانی که از حرکت نمی‌ایستد | روایت یک معلم سیزده‌روزه 

‏«برای من، معلم بودن شبیه داشتن جعبه‌ابزاری ضروری در انتهای انباری‌ قدیمی‌ بود. نمی‌دانستم دقیقاً کجای زندگی به ‏کارم می‌آید. فقط خیلی روزها آچار فرانسه‌ای می‌شد تا سایر مهارت‌های تکه‌وپاره‌ام‌ را چفت کنم، مثل آن روزهای سال ‏‏99 که شیر حوصله‌ی بیشتر معلمان و شاگردها چکه می‌کرد.» این مطلب بی‌‌کاغذ اطراف روایتی است از تجربه‌‌ی ارتباط ‏یک معلم بی‌‌حوصله با شاگردانش در روزهای قرنطینه؛ تجربه‌ا‌‌‌ی کوتاه که او را متصل می‌‌کند به درکی دیگر از شغلی که ‏هنوز برایش ملموس نیست.‏

کرونا و کتابخوانی قاسم فتحی ناصر گلپسند
روایت آدم‌ها و کتاب‌هایشان, زندگی‌نگاره‌ها, مجله‌ی ادبیات مستند

فروپاشی در قطع وزیری | روایتی از قرنطینه‌ی خانگی یک عشق کتاب 

تعلّق جنون‌آمیز و افراطی به هرچیزی مستعد ساخت مایه‌ی شرّ و ناخوشی در زندگی‌ است، فرو رفتن به انتهای گودال سرزنش‎‌ها و تحقیرها و ناکامی‌ها. از نظر ناظر بیرونی که علاقه‌ی مشترکی به کتاب ندارد، تعلّق و وابستگی به کتاب را می‌توان سرلیست این شر نامید. علاقه‌ای که به ‌نظر خیلی‌ها نه عایدی دارد و نه آینده‌ای و حالا دیگر خیلی‌ هم دِمُده و عقب‌‎افتاده جلوه می‌کند. کتاب‌ها بعد از مدتی، به‌خصوص در زندگی زناشویی، ماندگاری اجناس لوکس و زیبا و دوست‌داشتنی را از دست می‌دهند و در قامت هیولا ظاهر می‌شوند. زندگی برای یک‌طرف هیجان‌انگیز و برای دیگری ملال‌آور می‌شود. این مطلب بی‌کاغذ اطراف روایتی است از روزهای قرنطینه‌ی یک عاشق کتاب، که با قرنطینه‌ی خانگی بقیه فرق دارد.