مصاحبه

مصاحبه با آدام گاپنیک | داری راه خودت را می‌روی و ناگهان می‌بینی هیولایی 

آدام گاپنیک به گفته‌ی خیلی‌ها، از جمله خودش، زندگی بسیار قشنگی دارد. او از اعضای قدیمی تحریریه‌ی نیویورکر ‏است و خیلی از کتاب‌هایش در فهرست پرفروش‌ها قرار گرفته‌اند. گاپنیک همراه همسر فیلمسازش، مارتا، و دو ‏فرزندشان در منهتن زندگی می‌کند و با آدم‌حسابی‌ها نشست‌وبرخاست دارد و وسط حرف‌هایش جمله‌های این شکلی از ‏دهانش بیرون می‌آیند: «یه بار جان آپدایک داشت می‌گفت…» و در ادامه هم به خاطر بی‌اعتمادبه‌نفسی و اضطراب ‏خاص یهودی‌اش اضافه می‌کند «البته ببخشید این‌جوری اسمش رو پروندم‌ها». ‏

جستار ‌های زندگی روزمره, دسته‌بندی نشده, روایت آدم‌ها و شهرهایشان

دیدار اتفاقی با دوست خیالی | نظریه‌ای در باب سرشلوغی ‏ 

سرشلوغی و وقت نداشتن حالا یکی از شاخصه‌های زندگی شهری مدرن شده. اما این سرشلوغی همیشگی و تمام‌نشدنی از کِی و از کجا به ‏زندگی ما آمده؟ آدام گاپنیک در جستار «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» سراغ همین موضوع رفته و آنچه در ادامه می‌خوانید برشی‌ست از همین ‏جستار. ‏