بمبئی رقص الوان است – زودی


بمبئی به روایت مسافران دورة قاجار

 

بمبئی رقص الوان است

علی‌اکبر شیروانی

تماشای شهر (5)

بمبئی برابر شد. قریب صد جهاز دودی و غیره، چه می‌رفتند و چه در نزدیکی بمبئی لنگر انداخته‌اند. سبحان‌الله، آدم دیوانه می‌شود نمی‌داند نگاه به چه بکند، چه ببیند.

حاجیه‌خانوم علویه کرمانی

یک عروسی دیده شد که خیلی مضحک بودــ علاوه بر زینت نمودن خودِ عروس، داماد را هم زینت نموده و گل زده بودند در میان شهر شب و روز گردش می‌نمودند.

محمدحسین قزوینی

زن و مرد هندو پیشانی خود را خال قرمز می‌گذارند و خط قرمز می‌کشند و بعضی از مردهای هندو پیشانی و دور چشم خود را خال سفید می‌گذارند.

حاجی پیرزاده

 

روح شهر کلاف پیچیده‌ای از عناصر دیدنی و نادیدنی‌ست و در شکل‌گیری این روح، روایت مسافران هم انکارناپذیری دارد. تصویر خیالی که بمبئی در ذهن همة ما نقش بسته است از توصیفات و غافلگیری‌هایی پدید آمده که ایرانی‌های پیشین سوغات آورده‌اند. گزارش اولین مواجهه با شهر موضوع این کتاب است؛ بمبئیِ مسافران قاجاری.

کتاب « بمبئی رقص الوان است، پنجمین جلد از مجموعة «تماشای شهر» است که در هر جلد از خلال گزیدة سفرنامه‌ها، نگاه ایرانی به هویت یکی از شهرهای دور را ترسیم می‌کند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *