موضوع بسیاری از پژوهشهای روایی در رشتۀ جامعهشناسی، هویت شخصی و اهمیت آن است. تا پیش از پیدایش جوامع مدرن، چنین میپنداشتند که همۀ اعضای جامعه هویت ثابتی دارند و این هویت بر مبنای اصلونسب خانوادگی، طبقۀ اجتماعی و عواملی از این دست شکل گرفته است. در جوامع مدرن این طرز فکر تغییر کرد و هویت به دستاوردی مبدل شد که هر کس مسئولیت ساخت آن را بر عهده دارد. دیگر پاسخ این پرسش که من کیستم را جامعه نمیدهد و هر کس باید در پی جوابی برای خودش باشد.
برای پیدا کردن این پاسخ، انسان معاصر مجبور است خصوصیتهای رفتاری خود را بهخوبی و با دقت فراوان بشناسد. حضورِ پویا در هر یک از بخشهای مختلف اجتماع مثل سیاست، اقتصاد، هنر یا تعلیموتربیت منشهای رفتاری خاص خود را میطلبد. به همین دلیل افراد باید خصوصیت رفتاری متناسب با حوزۀ فعالیت اجتماعی خود را کشف و شناسایی کنند. بدیهی است که داشتن هویتهای چندلایه نهتنها زمینۀ مساعدی برای حضور و فعالیت در محیطهای اجتماعی مختلف را فراهم میکند، بلکه در دنیای امروز امری ضروری تلقی میشود.
انسان مدرن فقط با ساخت و ارائۀ یک تصویر شخصی میتواند مسئلۀ هویت خود را به شکلی حلوفصل کند که همۀ ابعاد و جنبههای شخصیتیاش را در برگیرد. برای رسیدن به این تصویر باید داستان زندگی شخصی او داستانی منحصر به فرد و متمایز از داستان دیگران باشد. تفاوتهای داستان زندگی شخصی همان عاملی است که به زندگی افراد مختلف معنایی خاص و قطعی میدهد. به همین دلیل، مفهوم مدرن هویت عمدتاً با روایت بیان میشود.
فرمهای روایی، ساختارهای معنایی خاص و زمانمندی دارند که آنها را برای طرح مسائل مربوط به هویت شخصی بسیار مناسب میکند. در داستان این امکان وجود دارد که فردی عوض شود، رشد کند، تغییرات بسیار ناگهانی را در داستان زندگی شخصی خود جا دهد و در عین حال به نحو خاصی همان که بوده باقی بماند. ایدۀ وحدت روایی زندگی شخصی، مفاهیم و تعریفهای خاصی از هویت را مطرح میکند. بعضی از پژوهشهای جامعهشناسی جدید در پی یافتن پاسخ به این پرسش هستند که آیا این مفاهیم و تعریفهای خاص از هویت با شرایط اجتماعی پایان دوران مدرن و دوران پسامدرن جور در میآیند و قابل دفاع هستند و اگر چنین است تا کجا میتوان به این مفاهیم و تعریفها وفادار ماند. هویت روایی و زندگینامهای، مفاهیمی مثل تداوم، ثبات و انسجام را در بر میگیرند. به نظر برخی از منتقدان، این مفاهیم اساساً جبر مستبدانهای را به درک فرد از زندگیاش تحمیل میکند. برای او زندگی به امری واحد، یکپارچه و تماموکمال مبدل می شود که باید به تحقق برسد. این متنقدان مدعی هستند که در جوامع پسامدرن، مفهوم روایی و کلاسیک «هویت من»[1] دیگر نمیتواند چگونگی زندگی افراد مختلف را به خوبی توصیف کند. در عوض تکیه بر ایدۀ هویت چهلتکه[2] ما را به توصیفهای مناسبتر و دقیقتری از زندگی در شرایط معاصر میرساند.
بخشی از کتابی با ترجمه و تألیف دکتر رویا پورآذر که بهزودی در نشر اطراف منتشر خواهد شد.
—————————————————————————————–
[1]I-identity
[2]Patchwork-identity
6 دی 97 بوده! چاپ شده یا خیر؟ لطفا در ایمیل پاسخ دهید
سلام
متأسفانه خیر. در نوبت نشر است.